تبریز
تبریز
تبریز پارسی میانه: تَپَریز
یکی از شهرهای بزرگ ایران و مرکز استان آذربایجان شرقی است. این شهر با ۲۳۷٫۴۵ کیلومتر مربع مساحت، سومین شهر بزرگ کشور پس از تهران و مشهد، بزرگترین شهر منطقهٔ شمالغرب ایران و مناطق آذرینشین و قطب اداری، ارتباطی، بازرگانی، سیاسی، صنعتی، فرهنگی و نظامی این منطقه شناخته میشود.
جمعیت تبریز در سال ۱۳۹۰ خورشیدی بالغ بر ۱٬۴۹۴٬۹۹۸ نفر بوده که این رقم با احتساب جمعیت ساکن در حومهٔ شهر به ۱٬۸۰۰٬۰۰۰ نفر میرسد. تبریز در سال ۱۵۰۰ و در زمان پایتختی صفویان بهعنوان چهارمین شهر بزرگ جهان شناخته میشدهاست. این شهر همچنین بزرگترین، مهمترین و متجددترین شهر ایران در عصر قاجار بودهاست. امروزه مردمان تبریز به زبان ترکی آذربایجانی و لهجهٔ تبریزی تکلم مینمایند؛ هرچند اسناد و شواهد تاریخی نشان میدهد که پیشتر زبان آذری –که زبانی ایرانی بوده– در این شهر تکلم میشدهاست.
تبریز در غرب استان آذربایجان شرقی و در منتهیالیه مشرق و جنوب شرق جلگهٔ تبریز قرار گرفتهاست. این شهر از سمت شمال به کوههای پکهچین و عون بن علی، از سمت شمالشرق به کوههای باباباغی و گوزنی، از سمت شرق به گردنهٔ پایان و از سمت جنوب به دامنههای کوه سهند محدود شدهاست. آب و هوای تبریز در زمستانها بسیار سرد و در تابستانها خشک و گرم است.
نام تبریز در اسناد تاریخی تحت نامهای مختلفی نظیر «تَورِز»، «تَورِژ»، «تِبریز» و «توری» به ثبت رسیدهاست. این شهر در طول تاریخ بارها ویران و تجدیدبنا شده و بنای فعلی آن به دوران اشکانی و ساسانی برمیگردد. تبریز در طول حکومت ۴۰۰ سالهٔ خاندان «رَوّادی» و اسکان قبیلهٔ عرب «اَزْد» به شکوفایی رسید. این شهر پایتخت سیاسی ایران در زمان خوارزمشاهیان، ایلخانان، چوپانیان، جلایریان، اتابکان، تیموریان، قراقویونلوها، آققویونلوها، صفویان و قاجاریان (پایتخت دوم) بوده و اوج شکوفایی آن مربوط به دورهٔ ایلخانان است که در این زمان، پایتخت قلمرویی پهناور از نیل تا آسیای مرکزی بودهاست. در میان پایتختهای ایران در طول تاریخ، دوران پایتختی تبریز بیش از هر شهر دیگری بودهاست.
تبریز در سدههای گذشته حوادث متعددی از قبیل اشغال توسط بیگانگان و زمینلرزههای مهلک را تجربه کردهاست. این شهر به سبب موقعیت مناسب خود در گذشته از مراکز تجاری منطقه به شمار میرفته و امروزه نیز یکی از مراکز مهم صنعتی در سطح ایران محسوب میشود. تبریز در دو سدهٔ اخیر مبدأ بسیاری از تحولات اجتماعی، فرهنگی و صنعتی در کشور به شمار میرود؛ به طوری که این شهر آغازگر انقلاب مشروطه بوده و نقشی کلیدی در تحولاتی مانند انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ و مدرنیزهکردن کشور داشتهاست.
تبریز به عنوان شهر اولینها، شهر بدون گدا، شهر زیرگذرها و روگذرها، امنترین شهر ایران، سالمترین شهر ایران، مهد سرمایهگذاری ایران، دومین شهر صنعتی ایران، دومین شهر دانشگاهی ایران، دومین شهر بلندمرتبهساز ایران، دومین قطب علوم پزشکی ایران، دومین شهر در جذب گردشگر سلامت در ایران، شهر شکلاتی ایران، قطب خودروسازی ایران، قطب قطعهسازی ایران، قطب تولید موتور دیزل خاورمیانه و یکی از مهمترین شهرهای مهاجرپذیر ایران شناخته میشود.
نام
یاقوت حموی در «معجمالبلدان» گزارش میدهد که نام شهر در زمان دیدار یاقوت از تبریز در زبان محلی «تِبریز» تلفظ میشدهاست. با توجه به این، مینورسکی معتقد است که تلفظ تِبریز باید به گویش ایرانی آذری قدیم تعلق داشتهباشد. این گویش به گویشهای موسوم به گویشهای ایرانی جنوب دریای خزر وابستهاست؛ یا به احتمال بیشتر، تلفظ تِبریز معربشدهٔ نام شهر در باب فِعلیل (در زبان عربی) است. همچنین شیوهٔ نگارش نام این شهر در زبان ارمنی و تجزیه و تحلیل صیغهٔٔ ارمنی، نمایانگر وابستگی واژهٔ تَوریژ به «زبان پهلوی شمالی» میباشد. مینورسکی در پایان چنین نتیجه میگیرد که این مسئله نشان میدهد که ریشهٔ نام شهر به زمانهای بسیار دور تا اوایل سلسلهٔ ساسانی یا شاید قبل از اشکانیان برمیگردد.
بنابر گفتهٔ مصطفی مؤمنی در دانشنامهٔ جهان اسلام، اهالی بومی آذربایجان تبریز را توری (چشمه یا رود گرم) میخواندهاند. تا اوایل سدهٔ چهاردهم خورشیدی نیز روستاییان اطراف تبریز این شهر را توری مینامیدهاند. حتی در حال حاضر مردمان «قنبرآباد» در اطراف تبریز به این شهر توری میگویند. در نوشتههای کهن (برای نمونه ابوالفدا) نام این شهر به شکل «تُوریز» آمده و هنوز هم در زبانهای کردی و تاتی «توریز» و «تُوْری» به کار میرود.
عدهای از شرقشناسان و منابع کهن، نام شهر را دارای ریشهای کهن در پارسی میانه و کهن و مرتبط با گرما و فعالیتهای گرمایی کوه سهند دانستهاند. همچنین منابع ارمنی که نام شهر را در سدهٔ پنجم (یا چهارم) میلادی، «تورژ» و «تَوْرِش» دانستهاند و به فارسی هم تَورز تلفظ کردهاند و با توجه به معنای متداول فارسی «تبریز» و «تبپنهانکن» و احتمالاً نام تبریز «پنهانکنندهٔ تف و گرما» و با «جنبشهای آتشفشانی کوه سهند» مرتبط بودهاست. دانشنامهٔ بریتانیکا نیز نظری مشابه دارد و تبریز را در اصل «تپ + ریز» میداند، چیزی که باعث روان شدن گرما میشود و احتمالاً بهخاطر چشمههای آبگرم اطراف آن است.
در مورد نام شهر توجیه مصطلح ولی عامیانهٔ دیگری وجود دارد؛ از جمله اینکه زبیده زن هارونالرشید به بیماری تب نوبه مبتلا شده بود؛ چند روزی در آن حوالی اقامت کرده، در اثر هوای لطیف و دلانگیز آنجا بیماری وی زایل شده، فرموده شهری در آنمحل بنا کنند و نام آن را «تبریز» بگذارند. هرچند احمد کسروی در کتاب آذری یا زبان باستان آذربایجان توجیهات از این دست را عامیانه و نادرست میداند.
تاریخ
پیش از اسلام
شماری از محققان بر این عقیدهاند که دژ «تارویی–تارمکیس» که نام آن در کتیبهٔ سارگن دوم (پادشاه آشور در بین سالهای ۷۰۵ تا ۷۲۱ پیش از میلاد مسیح) آمده، در محل شهر کنونی تبریز قرار داشتهاست. در کتیبهٔ سارگن دوم این دژ را دژی بزرگ و آباد و دارای باروی تودرتو وصف شدهاست. این دژ بنابر نوشتههای کتیبهٔ سارگن، محل نگهداری اسبهای ذخیرهٔ سواران اورارتو بوده که در حملهٔ آشوریها ویران شدهاست. اما این ارتباط تبریز با شهرها و قلعههای دوران مادها، مورد اختلاف بین محققین است.
در کتاب تاریخ ایران (چاپ دانشگاه کمبریج) آمده که تبریز در اوایل دورهٔ ساسانی (سدهٔ سه یا چهار میلادی) بنا شده یا به احتمال بیشتر در سدهٔ هفتم این واقعه روی دادهاست. شهر کنونی تبریز برروی خرابههای شهر «تَوْرِژ» (بارها) بنا شدهاست. تورژ یکی از بااهمیتترین مراکز بازرگانی منطقه بوده و به عنوان پل ارتباطی میان شرق و غرب اهمیت فراوانی داشتهاست. این شهر در زمان حکمرانان اشکانیتبار ارمنستان، پایتخت این منطقه بودهاست.
ولادیمیر مینورسکی در دانشنامهٔ اسلام بیان میکند، این داستان که شاه اشکانیتبار ارمنستان بهخاطر انتقام کشتهشدن اردوان (آخرین پادشاه اشکانی) به دست اردشیر بابکان (بنیانگذار سلسلهٔ ساسانی) تبریز را اشغال کرده و این شهر را پایتخت ارمنستان قرار داده، تنها براساس نوشتههای واردان (تاریخنگار ارمنی در سدهٔ چهاردهم میلادی) در منابع قدیمی به چنین چیزی اشاره نشده و این روایت ریشهای عامیانه دارد.
پس از اسلام
در زمان فتح آذربایجان به دست اعراب در سال ۲۲ هجری، آنگونه که در کتاب فتوحالبلدان بلاذری آمده، توجه سپاه اعراب بیشتر متوجه شهر اردبیل بوده و حتی نامی از تبریز در فهرست شهرهایی که مرزبان پارسی از آنها سربازگیری کرده بود، نیامدهاست. چنین پیدا است که تبریز همانگونه که «فاستوس بیزانسی» اشاره کرده، در سدهٔ چهارم میلادی ویران شده بود و در زمان حملهٔ اعراب، قریهای کوچک بیش نبودهاست.
پس از فتح آذربایجان، گروهی از اعراب در آذربایجان ساکن شدند. در زمان خلافت منصور عباسی (۱۵۸–۱۳۶) و در حدود سال ۱۳۷ هجری، مردی به نام «رَوّاد» از قبیلهٔ «اَزْد» از قبایل مشهور یمن در تبریز مسکن گزید و پسران او اقدام به ساخت نخستین دیوار شهر کردند. به گفتهٔ یاقوت حموی، تبریز قریهای بود تا آنکه رواد ازدی در زمان متوکل عباسی به آن درآمد. پس از رواد، پسرش «وجنا» با برادرانش در آنجا قصرها ساختند و گرد شهر دیوار کشیدند. سپس مردم به آن شهر درآمدند.
نویسندگانی مانند ابن خرداذبه، احمدبن یحیی بلاذری و طبری، تبریز را در بین شهرهای کوچک آذربایجان نام بردهاند. درحالی که مطهر بن طاهر مقدسی شهر را تحسین کرده و همعصر او ابن حوقل (حدود ۳۶۷ هجری) تبریز را آبادتر از اغلب شهرهای کوچک آذربایجان میشمارد.
تبریز از نیمهٔ نخست سدهٔ سوم هجری روبه گسترش نهاد و اهمیت آن در منطقهٔ آذربایجان به اندازهای بود که متوکل عباسی پس از زمینلرزهٔ سخت و ویرانگر تبریز در سال ۲۴۴ هجری، بیدرنگ فرمان بازسازی شهر را صادر نمود. این شهر که در دورهٔ فرمانروایی «ابومنصور وهسودان روادی» روبه گسترش و آبادانی نهاده بود، در اثر زمینلرزهٔ سال ۴۳۴ هجری مجدداً بهشدت آسیب دید. به طوری که ناصرخسرو که در ۴۳۸ هجری از این شهر دیدن کرده، مساحت تبریز را ۱۴۰۰ در ۱۴۰۰ گام بیان کرده که بر این اساس به نظر نمیرسد مساحت شهر متجاوز از یک کیلومتر مربع بوده باشد.
اعضای خاندان روادیان تا ۴۴۶ هجری با چند وقفه، حاکمان تبریز بودهاند. در این سال طغرل سلجوقی، وهسودان روادی را خراجگزار خود کرد و به گفتهٔ ابن اثیر، طغرل در سال ۴۵۰ هجری «مملان بن وهسودان» را به حکمرانی آذربایجان گماشت. الب ارسلان (جانشین طغرل) در ۴۶۳ حملان را از حکومت آذربایجان برکنار نمود و نزدیک به چهارصدسال فرمانروایی خاندان روادی را در این سرزمین پایان داد.
در نوشتههای تاریخی از دوران سلجوقی، اشارههای زیادی به تبریز یافت نمیشود. در راحةالصدور آمده که طغرل جشن ازدواج خود را با دختر خلیفه در نزدیکی این شهر برپا ساخت. بعد از وفات سلطان محمود غزنوی (به سال ۵۲۵ هجری) بین داود پسر سلطان محمود و مسعود برادر وی تنشی جهت تصاحب تبریز پیش آمد که در این میان داود پیروز شد و تبریز را مقر حکومت خود ساخت. آنچنانکه از شواهد تاریخی برمیآید از زمان قزل ارسلان (۵۸۷–۵۸۲ هجری) به بعد تبریز برای همیشه پایتخت آذربایجان گردید. در ابتدای سدهٔ هفتم هجری مغولان دوبار به تبریز حمله بردند؛ ولی با دریافت غرامت بازگشتند. در سال ۶۲۷ هجری مغولها در نهایت بر تمام آذربایجان و به ویژه تبریز دست یافتند.
اوج شکوفایی تبریز در زمان ایلخانان بود؛ یعنی زمانی که این شهر پایتخت قلمرویی بود که از نیل تا آسیای مرکزی گسترده شده بود. تبریز در دوران تیموریان، قراقویونلوها و اوایل سلسلهٔ صفویه نیز پایتخت ایران بوده است. این شهر به سال ۱۵۰۰ میلادی (۹۰۶ هجری) به تصرف شاه اسماعیل درآمد و نخستین پایتخت ایران جدید در دورهٔ صفویه شد. در این زمان حدود دوسوم جمعیت ۳۰۰–۲۰۰ هزار نفری تبریز سنیمذهب بودند و بهزودی سیاستهای سختی جهت تحمیل مذهب شیعه بر سنیان تبریز اعمال گردید. نزدیکی این شهر به مرز ایران و عثمانی موجب شد که تبریز در برابر تهدیدهای این حکومت آسیبپذیر شود؛ به طوری که چندینبار به تصرف عثمانیان درآمد تا این که شاه طهماسب صفوی در سال ۱۵۱۴ میلادی (۹۲۰ هجری) پایتخت را از تبریز به قزوین منتقل نمود. تبریز در دورهٔ قاجاریان ولیعهدنشین این سلسله بود و ولیعهدان سلسلهٔ قاجار در این شهر اقامت میگزیدند.
معاصر
تبریز در جنبش مشروطه نقشی مهمی برعهده داشت. پس از سرکوب مشروطه توسط محمدعلیشاه قاجار تمام حرکتهای مشروطهخواهانه در تهران خاموش شدند؛ اما در تبریز و تنها در چند محلهٔ آن، هنوز کسانی چون ستارخان (سردار ملی)، باقرخان (سالار ملی)، و شیخالاسلام بودند که از این دستآورد پاسداری کنند.
ستارخان و پیروانش در محلهٔ امیرخیز، باقرخان از محلهٔ خیابان و مارالان و ارامنهٔ این محلهها و حدود یکصد داوطلب مسلحی که توسط روشنفکران ارمنی شهر از قفقاز سازماندهی شده بودند، شروع به مقاومت کردند و بهتدریج چند محلهٔ دیگر نیز به آنها پیوستند. مقاومت آنها در مقابل نیروهای طرفدار محمدعلیشاه، به سرکردگی امام جمعهٔ تبریز و با حمایت طایفهٔ شاهسون و دیگر مدافعان استبداد، ماهها ادامه داشت تا اینکه در اصفهان و گیلان نیز مردم به پا خواستند و مشروطهخواهان با فتح تهران به پیروزی رسیدند. درواقع شروع قیام مشروطهخواهان علیه استبداد محمدعلیشاهی از تبریز بودهاست.
رونق مبادلات تجاری و فرهنگی تبریز و مرکزیت اقتصادی این شهر در طول سدهها، به پیشرفت و گسترش نهادهای مدنی و اجتماعی تبریز منجر شدهاست. بهویژه در دوران قاجار، تبریز به سبب همجواری با روسیه و عثمانی و نزدیکی این شهر به راههای ارتباطی غرب، نقطهٔ آغازین بسیاری از پیشرفتها در سطح کشور بودهاست. در این دوران بسیاری از جنبشهای فکری، تحولات اجتماعی، اقتصادی و فنی و بسیاری از نهادهای مدنی پیش از تهران و دیگر نقاط ایران، در این شهر شکل میگرفت. بسیاری از اولینهای تاریخ ایران مانند اولین چاپخانه، اولین سینمای عمومی، اولین کودکستان و اولین مدرسهٔ کر و لالهای ایران، ادبیات نوین، نمایشنامهنویسی به زبان فارسی و آذری و اولین خیابانی که در ایران دارای برق شد در تبریز بودهاست.
در سال ۱۳۲۴ خورشیدی فرقهٔ دموکرات آذربایجان با حمایت شوروی سعی در برپایی حکومتی مستقل از دولت مرکزی ایران کرد و تبریز مرکز فعالیتهای این گروه بود. ولی با بیرونرفتن نیروهای شوروی، این فرقه نیز با شکست سختی روبهرو شد. سیاست دوران شوروی کمونیستی و استالین موسوم به «دیوار آهنین» و بستهشدن مرزهای شمالی ایران در این دوران، ضربهٔ بزرگی به رونق شهر –بهعنوان مرکز مبادلات منطقه با همسایگان شمالی ایران– وارد نمود.
در ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ خورشیدی، تظاهرات مردم تبریز به مناسبت چهلمین روز کشتهشدگان ۱۹ دی ۱۳۵۶ تظاهرات قم به درگیری کشید و معترضین عملاً بیشتر نقاط شهر را تسخیر نمودند. در سالهای نخست بعد از انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷، طرفداران حزب جمهوری خلق مسلمان ایران، به طرفداری از شریعتمداری برخی ناآرامیها را در این شهر پدید آوردند که با دخالت دولت ایران و تعطیلی حزب مذکور، این ناآرامیها خاتمه یافت. تبریز در سالهای جنگ عراق با ایران نقش بارزی داشت و حضور نیروهای داوطلب از تبریز در آن دوران درخور توجه بود. بنابر آمار رسمی موجود، شمار کشتهشدگان (شهیدان) این شهر در این جنگ بیش از ۴٬۲۰۰ تن بودهاست.
وضعیت طبیعی
جغرافیا
تبریز در غرب استان آذربایجان شرقی و در منتهیالیه مشرق و جنوبشرق جلگهٔ تبریز قرار گرفتهاست. این شهر از سمت شمال به کوههای پکهچین و عون بن علی، از سمت شمالشرق به کوههای گوزنی و باباباغی، از سمت شرق به گردنهٔ پایان و از سمت جنوب به دامنههای رشتهکوه سهند محدود شدهاست.
تبریز از سمت شمال، جنوب و شرق به کوهستان و از سمت غرب به زمینهای هموار و شورهزارهای تلخهرود (آجیچای) محدود شده و به شکل یک چالهٔ نسبتاً بزرگ یا یک جلگهٔ بینکوهی درآمدهاست. ارتفاع این شهر از سطح دریا از ۱۳۴۸ متر در سهراهی مرند تا ۱۵۶۱ متر در محلهٔ زعفرانیه متغیر بوده و شیب عمومی زمینهای تبریز به سمت مرکز شهر و سپس به سمت مغرب است. مسافت جادهای بین این شهر تا اردبیل ۲۱۹ کیلومتر، تا زنجان ۲۸۰ کیلومتر، تا ارومیه ۳۰۸ کیلومتر و تا تهران ۵۹۹ کیلومتر است.
مساحت تبریز از سال ۱۲۸۰ تا سال ۱۳۶۵ خورشیدی، تقریباً ۲۰ برابر شدهاست. برپایهٔ آمار موجود، مساحت این شهر از حدود ۷ کیلومتر مربع در سال ۱۲۸۰ خورشیدی به ۱۷٫۷ کیلومتر مربع در سال ۱۳۳۵ خورشیدی، ۴۵٫۸ کیلومتر مربع در سال ۱۳۵۵ خورشیدی و نهایتاً ۱۴۰ کیلومتر مربع در سال ۱۳۶۵ خورشیدی رسیدهاست.
مساحت تبریز در سال ۱۳۸۵ خورشیدی به ۲۳۷٫۴۵ کیلومتر مربع افزایش یافته که ۲۵٫۲۲ کیلومتر مربع از آن –معادل ۱۱ درصد از مساحت کل شهر– جزء بافتهای فرسوده بودهاست.
رودخانهها
از داخل تبریز دو رودخانه عبور میکند؛ اولی تلخهرود که رودخانهای دایمی است و از ناحیهٔ شمال غربی این شهر میگذرد و دومی مهرانرود که از مرکز تبریز عبور میکند و فصلی است.
تلخهرود (آجیچای)
آب رودخانهٔ تلخهرود به دلیل عبور از زمینهای گچی و نمکی، تلخ و شور است و برای استفاده در زمینهای کشاورزی مناسب نیست. میانگین آبدهی این رودخانه در ایستگاه اندازهگیری ونیار –در شمالشرق تبریز– بین ۱۲٫۵ تا ۱۵ متر مکعب در ثانیهاست.
رودخانهٔ تلخهرود که از دامنههای جنوبی کوه سبلان سرچشمه میگیرد، پس از عبور از جلگهٔ سراب و پیوستن چندین شعبه از دامنههای قوشهداغ در شمال و بزقوش و سهند در جنوب به آن، وارد جلگهٔ تبریز میشود و در امتداد جادهٔ تبریز–آذرشهر به سمت جنوبغرب جریان پیدا میکند و در اطراف گوگان به دریاچهٔ ارومیه میریزد.
مهرانرود (قوریچای)
رودخانهٔ مهرانرود نسبت به رودخانهٔ تلخهرود از میزان آبدهی کمتری برخوردار است و در بیشتر ماههای سال کمآب و در برخی ماههای گرم، خشک میشود. این رودخانه از کوه سهند سرچشمه گرفته و نهایتاً به تلخهرود میپیوندد.
این رودخانه با عبور از درهٔ لیقوان به شهر باسمنج در جنوبشرق تبریز میرسد؛ سپس در مسیر خود با پیوستن به رودخانههای فصلی و فرعی متعدد، بر آب آن افزوده میگردد و از سمت شرق تبریز، وارد این شهر میشود. مهرانرود پس از ورود به تبریز با جهت شرقی–غربی از داخل شهر عبور کرده و سرانجام وارد زمینهای کشاورزی شده و پس از آن در ناحیهٔ شمالغربی تبریز و در پیرامون فرودگاه به تلخهرود ملحق میشود.
آب و هوا
ب و هوای تبریز استپی خشک با تابستانهای گرم و خشک و زمستانهای سرد است. سرمای زمستانی، تأثیرپذیرفته از ارتفاع بالا و توپوگرافی کوهستانی منطقهاست. آب و هوای این شهر در تابستانها خشک و گرم است؛ اگرچه حرارت به دلیل نزدیکی به کوه سهند و وجود باغهای زیادی در پیرامون شهر تعدیل میگردد.
میانگین دمای تبریز در تیرماه (گرمترین ماه سال) ۲۵٫۴ درجهٔ سانتیگراد، در دیماه (سردترین ماه سال) ۲٫۵- درجهٔ سانتیگراد، در فروردینماه ۱۰٫۵ درجهٔ سانتیگراد و در مهرماه ۱۴٫۱ درجهٔ سانتیگراد و میانگین سالانهٔ دما ۱۱٫۹ درجهٔ سانتیگراد است. میانگین بارندگی سالیانهٔ تبریز مانند بیشتر شهرهای ایران بسیار اندک و در حدود ۳۳۰٫۱ میلیمتر در سال است. معمولاً در طول فصل تابستان، میزان بارندگی بسیار ناچیز بوده و به ندرت بارش رخ میدهد.
زمینلرزهها
تبریز در ناحیهای زلزلهخیز واقع شده و در طول تاریخ بارها با خاک یکسان گشتهاست. جنبش و حرکت خفیف به صورت روزانه در تبریز اتفاق میافتد. مهیبترین زمینلرزهای که تا بهحال تبریز شاهد آن بوده، در سال ۱۱۵۸ خورشیدی (۱۷۸۰ میلادی) روی دادهاست.
به گفتهٔ سرپرست امور زلزلهشناسی سازمان انرژی اتمی ایران، دلیل وقوع زمینلرزههای بزرگ و مخرب در تبریز و نواحی دیگر مانند رشتهکوههای البرز و زاگرس، قرارگرفتن آنها در مسیر کمربند آلپاید است. مسیر این کمربند از میانهٔ اقیانوس اطلس شروع شده و پس از عبور از دریای مدیترانه، شمال ترکیه، ایران، هند، چین و جزایر فیلیپین، به کمربند دیگری که اقیانوس آرام را دور میزند، متصل میشود.
از جمله گسلههای بارز آذربایجان، «گسلهٔ شمال تبریز» است. این گسله که به موازات جادهٔ اصلی تبریز–بستانآباد امتداد یافته، مسبب زمینلرزهٔ سال ۱۷۲۱ میلادی با شدت ۷٫۶ درجهٔ ریشتر میباشد. هرچند این گسله در سدهٔ حاضر فعالیت مشخصی نداشتهاست؛ ولی شواهدی مبنی بر امکان تجدید حرکت آن وجود دارد. اطلاعات آماری نیز نشان میدهد که دورهٔ بازگشت زمینلرزههای شدید و مخرب در تبریز میتواند تا حدود ۲۶۰ سال نیز برسد.
تعدادی از تاریخهای مهم وقوع زمینلرزه در تبریز در زیر فهرست شدهاند:
در سال ۲۴۴ هجری قمری و در زمان حکومت ابوالفضل جعفر متوکل (خلیفهٔ عباسی) تبریز با خاک یکسان شد و تا پیش از پایان حکومت متوکل دوباره بازسازی گردید.
در سال ۴۳۴ هجری قمری تبریز از زمینلرزه سخت آسیب دید. منجمی بهنام «ابوطاهر شیرازی» نیز این زمینلرزه را پیشبینی کرده ود. در سفرنامهای که از ناصر خسرو برجای مانده، به این زمینلرزه اشاره شدهاست:
مرا حکایت کردند که بدین شهر زلزله افتاد شب پنجشنبه هفدهم ربیعالاول سنهٔ اربع و ثلاثین و اربعمائه (۴۳۴) و در ایام مسترقه بود پس از نماز خفتن. بعضی از شهر خراب شده بود و بعضی دیگر را آسیبی نرسیده بود و گفتند چهل هزار آدمی هلاک شده بودند. و در تبریز قطران نام شاعری را دیدم. شعری نیک میگفت، اما زبان فارسی نیکو نمیدانست. پیش من آمد دیوان منحیک و دیوان دقیقی بیاورد و پیش من بخواند و هر معنی که او را مشکل بود از من بپرسید، با او بگفتم و شرح آن بنوشت و اشعار خود بر من خواند.
در سال ۱۱۵۸ خورشیدی زمینلرزه خسارتهای عمدهای به تبریز وارد کرد.
تبریز دارای یک شهرک امن برای اسکان شهروندان در مواقع وقوع بحران و بلایای طبیعی –به ویژه زمینلرزه– است. این شهرک که در بالادست بزرگراه شهید کسایی و در جوار پارک جنگلی عباس میرزا واقع شده، دارای گنجایش اسکان ۱۰ هزار نفر بوده و امکان اسکان ۲۰ هزار نفر را در شرایط بحرانی دارد.
مردم
زبان
زبان امروزی مردم تبریز به ترکی آذربایجانی، ترکی آذری، آذربایجانی و آذری معروف است. همچنین زینالعابدین شیروانی (معاصر فتحعلیشاه و محمدشاه) در کتاب «حدایقالسیاحه» نیز تأیید میکند که ساکنان تبریز به این زبان سخن میگویند.
تا پیش از ورود زبان ترکی به منطقه، مردم تبریز به زبان آذری سخن میگفتهاند که تا حدود سدهٔ یازدهم هجری در آذربایجان رایج بودهاست. زبان آذری از زبانهای ایرانی و نزدیک به گویشهای جنوب دریای خزر و تاتی بودهاست.
مسعودی در سال ۳۱۴ (سدهٔ چهارم هجری) از میان زبانهای رایج در این شهر، زبانهای پهلوی، دری و آذری را ذکر نمودهاست. محمدجواد مشکور در کتاب «نظری به تاریخ آذربایجان» مینویسد: «زمانی که به سال ۴۸۸ هجری (سدهٔ پنجم هجری) ناصر خسرو با قطران در تبریز ملاقات میکند، مردم به زبان پهلوی آذری سخن میگفتهاند؛ ولی به فارسی دری نمیتوانستهاند سخن بگویند؛ البته تمام مکاتبات خود را به فارسی دری مینوشتهاند».
یاقوت حموی در سدهٔ ششم هجری به ابوزکریای تبریزی (شاگرد ابوالعلای مصری) اشاره میکند که به یک لهجهٔ محلی ایرانی تکلم میکردهاست. همچنین در رسالهای از مولانا روحی انارجانی به نام «اصطلاحات و عبارات اناث و اعیان و اجلاف تبریز» (سدهٔ یازدهم هجری) بخشی به زبان آذری نوشته شده و این مینمایاند که تا زمان سلطان محمد خدابنده و حمزه میرزای صفوی، هنوز این زبان ایرانی در تبریز رواج داشتهاست.
قومیت
آنتوریو تنرئیرو (جهانگرد پرتغالی) در سال ۱۵۲۵ میلادی (همزمان با حکومت شاه طهماسب صفوی) در مورد مردم تبریز مینویسد: «در این شهر فارسیزبانان و عدهای از ترکمانان زندگی میکنند که همگی سفیدپوست بوده و ظاهر و شکلی زیبا دارند».
طی پژوهشی که شرکت پژوهشگران خبرهٔ پارس به سفارش شورای فرهنگ عمومی در سال ۱۳۸۹ خورشیدی انجام داد و براساس بررسی میدانی و جامعهٔ آماری از میان ساکنان ۲۸۸ شهر و حدود ۱۴۰۰ روستای سراسر ایران، درصد اقوامی که در این نظرسنجی نمونهگیری شدند، در تبریز شامل ۹۶٫۵% ترک (آذزی)، ۲٫۹% فارسیزبان و ۰٫۶% از سایر قومیتها بودند.
آخرین مطالعهٔ مقایسهای در مورد ساختار ژنتیکی ۳۵۲ ایرانی نشان داده که آذریهای ایرانی و احتمالاً اهالی تبریز، قرابت ژنتیکی نزدیکی با مردم گرجستان دارند.
مذهب
بیشینهٔ مردم تبریز مسلمان و پیرو مذهب شیعهٔ دوازدهامامی هستند. هرچند کمینهای از مسیحیان ارمنی با ۱٬۰۹۷ نفر، آشوری با ۵۰۳ نفر، زرتشتی با ۲۶ نفر، سایر مسیحیان با ۱۷ نفر و کلیمی با ۵ نفر جمعیت نیز در این شهر سکونت دارند.
شاه اسماعیل یکم هنگام تاجگذاری در شهر تبریز (۱۵۰۱ میلادی) مذهب شیعهٔ دوازدهامامی را مذهب رسمی ایران اعلام کرد؛ علیرغم آنکه در آن زمان اکثریت ساکنان شهر سنیمذهب بودند.
تبریز شمار زیادی از پیروان اهل حق را در خود جای دادهاست. البته بنا به یک رسم نانوشته، هیچگاه از این جماعت آمار گرفته نمیشود؛ ولی هر مسافری میتواند مردان آنها را به راحتی از طریق سبیل بلندشان در بیرون تشخیص دهد. با توجه به اینکه تبریز محل اعدام سید علیمحمد باب (ژوئیهٔ ۱۸۵۰) بوده، احتمال دارد تعدادی بهایی هم در شهر ساکن باشند.
ارامنهٔ تبریز که بیشترین کمینهٔ ساکن این شهر را تشکیل میدهند، در طی نسلکشی ارمنیها که توسط امپراتوری عثمانی و همزمان با جنگ جهانی اول صورت گرفت، به تبریز و دیگر نقاط آذربایجان پناه برده و در این منطقه ساکن شدند. مذهب ارامنهٔ تبریز «گریگوری» است که یکی از مذاهب کهن آیین مسیحیت محسوب میشود. پیشتر جمعیت کوچکی از کلیمیان هم در شهر ساکن بودند؛ اما امروزه همهٔ آنها به تهران مهاجرت کردهاند.
فرهنگ
از نظر شعر، ادب، هنر، خطاطی، تاریخ، سیاست، فقه، تفسیر و فلسفه، مشاهیر زیادی از تبریز برخاستهاند. همچنین یکی از مکتبهای نگارگری ایران به نام «مکتب تبریز» نیز در این شهر و در دورهٔ ایلخانان، جلایریان، ترکمانان قراقویونلو و آققویونلو و صفویان شکل گرفتهاست.
از جملهٔ مشاهیر تبریز در سدههای گذشته میتوان نظامالدین تبریزی فقیه شافعی سدهٔ هشتم، قطران تبریزی شاعر پارسیگوی سدهٔ پنجم، خطیب تبریزی عالم ادبیات عرب و نویسندهٔ دیوان حماسه در سدهٔ پنجم و اوایل سدهٔ ششم، تاجالدین تبریزی مفسر شافعی سدهٔ هشتم، ملا قاسم انوار عارف و شاعر سدهٔ نهم، ملا رجبعلی تبریزی حکیم و عارف سدهٔ یازدهم، بدیعالزمان تبریزی خوشنویس و شاعر سدهٔ یازدهم نام برد.
از مشاهیر تبریز در عصر حاضر نیز میتوان به سید محمدحسین طباطبایی مفسر و فیلسوف، شیخ عبدالحسین امینی مؤلف کتاب الغدیر، سید حسن تقیزاده سیاستمدار و محقق، سید احمد کسروی مورخ، محسن هشترودی ریاضیدان، حسین کاظمزادهٔ ایرانشهر نویسنده و سید محمدحسین شهریار شاعر اشاره کرد.
نمونههایی از آثار مکتب نگارگری تبریز در سدهٔ چهاردهم میلادی
تجارت
موقعیت جغرافیایی تبریز و قرارگرفتن آن در بین دامنههای کوه سهند و کرانهٔ شرقی دریاچهٔ ارومیه، این شهر را مبدل به تنها راه ارتباطی بین شمال (ماورای قفقاز و قرهداغ) و جنوب (مراغه و کردستان) کرده بود. منابع تاریخی حاکی از تجارت تبریز با عثمانیها، گرجیها و روسها و کشور هندوستان داشته و بسیاری از صنعتگران و بازرگانان در این شهر جمع میشدهاند.
از نیمهٔ دوم سدهٔ سیزدهم میلادی، تاجران انگلیسیتبار از طریق جادهٔ ابریشم و پس از عبور از شهرهای استانبول و ترابزون در ترکیهٔ امروزی، کالاهای تجاری خود را به بازار تبریز منتقل میکردند. این بازار در زمان عباس میرزا نایبالسلطنهٔ فتحعلیشاه قاجار به مرکز تجارت انگلیسیها مبدل شده بود. تبریز همچنین یکی از مهمترین مراکز بافت قالی در ایران بودهاست.
جمعیت
جمعیت تبریز در سال ۱۳۹۰ خورشیدی بالغ بر ۱٬۴۹۴٬۹۹۸ نفر بودهاست که پنجمین شهر پرجمعیت ایران و دویست و بیست و ششمین شهر پرجمعیت جهان محسوب میشود. این شهر تا سال ۱۳۴۵ خورشیدی دومین شهر پرجمعیت ایران –پس از تهران– بود که در این سال، شهرهای اصفهان و مشهد از آن پیشی گرفتند. همچنین در سال ۱۳۹۰ خورشیدی جمعیت کرج از جمعیت تبریز فزونی یافت.
تبریز به سبب مرکزیت اقتصادی، صنعتی، اداری و اعتبار بینالمللی، مهاجرپذیرترین شهر استان آذربایجان شرقی محسوب میگردد. اخیراً شهر جدید سهند در ۲۴ کیلومتری جنوب غرب تبریز و در جادهٔ تبریز-آذرشهر در دست ساخت است که برای جذب سرریز جمعیتی این شهر ساخته میشود تا کانون جدیدی برای جمعیت و اشتغال ایجاد شود و توسعهٔ شهری تضمین گردد.
اماکن تاریخی
بناها
تبریز بارها در طول تاریخ بر اثر زمینلرزه آسیب جدی دیده و بارها در اثر حملههای سلجوقیان، مغولان، عثمانی، اشغال تبریز توسط روسها (به سال ۱۸۲۸–۱۸۲۷) دچار خرابیهای شدیدی شدهاست. این جنگها و زمینلرزههای مکرر، بخشهای عمدهای از قسمتهای قدیمی شهر را نابود کردهاست. به عنوان مثال، شاه اسماعیل صفوی پس از فتح هرات، هنرمندان بسیاری را با خودش به تبریز آورد؛ ولی هیچکدام از بناهایی که او یا جانشینان مستقیم او ساختهاند، سالم باقی نماندهاند. آنچه از قصر شاه اسماعیل در شمال شرقی تبریز باقیمانده، توصیفهایی است که گردشگران اروپایی مکتوب کردهاند.
امروزه تنها دو محل باستانی –یعنی ارگ تبریز و مسجد کبود– از تبریز قدیم برجای ماندهاست. به همین دلیل این شهر نسبت به سایر شهرهای بزرگ ایران –همچون اصفهان، شیراز و حتی مشهد– آثار باستانی بسیار کمتری دارد. ارگ تبریز بنایی آجری است که پیش از سال ۷۰۱ خورشیدی برروی آوارههای مسجدی ساخته شدهاست. این بنا از نظر سادگی، اندازه و پایداری، چشمگیر است. مسجد کبود بنایی است که حدود سال ۸۲۹ خورشیدی ساخته شده و به دلیل کاشیکاری آبی تزئینی زیبایش، شهرت یافتهاست. از دیگر آثار باستانی تبریز، خرابههای مقبرهٔ دوازدهگوشهٔ غازان پسر ارغون (حاکم مغول ایران) نیز قابل ذکر است.
مساجد
برپایهٔ نوشتههای جهانگردان و جغرافیدانان، در دورههای گوناگون تبریز بیش از یکصد و پنجاه تا سیصد باب مسجد را در خود جای داده بودهاست. بسیاری از این مساجد در اثر جنگها و زمینلرزههای گوناگون از میان رفتهاند و اکنون تنها چند مسجد تاریخی متعلق به سدههای پیش در این شهر پابرجا ماندهاست.
از مهمترین مسجدهای تاریخی تبریز میتوان به مسجد استاد و شاگرد، مسجد اسماعیل خالهاوغلی، مسجد ثقةالاسلام، مسجد جامع، مسجد حاج صفرعلی حجتالاسلام، مسجد حسن پادشاه، مسجد خزینه، مسجد دال ذال، مسجد سیدالمحققین، مسجد صاحبالامر (شاه طهماسب یکم)، مسجد شاهزاده، مسجد صادقیه، مسجد ظهیریه، مسجد علیشاه، مسجد کاظمیه، مسجد کبود، مسجد مجتهد، مسجد مقبره، مسجد ملاباشی، مسجد میرزاصادقآقا، مسجد میرزامهدی قاری و مسجد قراملک اشاره کرد.
خانهها
تا سال ۱۳۸۷ خورشیدی، بیش از ۶۰۰ باب خانهٔ تاریخی در سطح تبریز شناسایی شدهاست. تمام بناهای تاریخی و دیدنی موجود در تبریز در آخرین شب سال ۱۱۹۳ هجری و در آغاز دورهٔ حکومت قاجاریان بر اثر وقوع زمینلرزهای هولناک تخریب شدند و این شهر به تلی از خاک تبدیل گشت.
در سالهای پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ ایران، تعدادی از خانههای تاریخی تبریز ترمیم شدهاست. برای نمونه خانهٔ کوزهکنانی –در خیابان راستهکوچه– به موزهٔ مشروطه، خانهٔ شربتاوغلی –در خیابان ثقةالاسلام– به فرهنگسرای تبریز و خانههای قدکی، گنجهایزاده و بهنام –در خیابان مقصودیه– به مجموعهٔ دانشکدهٔ معماری تبدیل شدهاست. بسیاری از دیگر خانههای تاریخی تبریز نیز در حال احیا و ترمیم هستند و پس از مرمت به موزه یا سایر مراکز فرهنگی تبدیل خواهند شد.
سیاست
استانداری
تبریز از آغاز پادشاهی ناصرالدینشاه قاجار در سال ۱۲۲۸ خورشیدی تا صدور فرمان مشروطیت توسط مظفرالدینشاه قاجار در سال ۱۲۸۵ خورشیدی، ولیعهدنشین بود. در این دوره ولیعهدان که از نزدیکان پادشاهان قاجار بودند، فرمانروایی تبریز و کل آذربایجان را برعهده داشتند.
پس از صدور فرمان مشروطیت در سال ۱۲۸۵ خورشیدی تا کودتای رضاشاه در سال ۱۲۹۹ خورشیدی، دولت روسیه حاکمان این استان را تعیین مینمود. در دورهٔ پهلوی نیز بیشتر استانداران آذربایجان شرقی یا از جانب دولتهای بیگانه نظیر آمریکا، انگستان و روسیه به این سمت منصوب میشدند یا از طرفداران این دولتها بودند.
شهرداری
شهرداری تبریز نخستین نهاد شهرداری در سطح ایران است که در اوایل تأسیس باعنوان «بلدیه» در این شهر شناخته میشد. بنای کاخ شهرداری تبریز نیز در سال ۱۳۱۴ خورشیدی توسط شهردار وقت –حاج ارفعالملک جلیلی– بنیان نهاده شد که از جملهٔ عمارتهای تاریخی و مستحکم این شهر به شمار میرود.
قاسمخان امیرتومان (والی) از دانشآموختگان دانشگاه سنسیر فرانسه نخستین شهردار تبریز بود که چاپخانهٔ سربی، چراغ برق، تراموا و تلفن را برای نخستینبار در سطح کشور در این شهر دایر نمود. همچنین در سال ۱۳۸۹ خورشیدی، «شیفته بدرآذر» بهعنوان نخستین شهردار زن در تاریخ تبریز به سمت شهرداری منطقهٔ ۶ این شهر منصوب شد؛ وی پیش از این معاون شهرداری منطقهٔ ۷ تبریز بودهاست.
کنسولگریها
تبریز در گذشته دارای ۱۱ کنسولگری بوده و در حال حاضر تنها ۲ کنسولگری در این شهر فعال است:
اماکن تفریحی
پارکها
تبریز دارای ۱۳۲ پارک فعال است که این تعداد شامل ۴۵ پارک همسایهای، ۵۲ پارک محلهای، ۲۵ پارک ناحیهای، ۶ پارک منطقهای و ۴ پارک شهری میشود. امروزه ۸ پارک مسافر در تبریز فعالیت میکنند که توان پذیرایی از ۱۰٬۰۰۰ مسافر را بهطور همزمان دارند.
هتلها
تبریز نخستین شهر در ایران است که در آن هتل و مسافرخانه به سبک جدید ایجاد شده و اولین هتل در حدود سال ۱۲۷۷ خورشیدی توسط شخصی به نام «میرزا اسحاقخان معزالدوله» در جوار پل قاری احداث شده بود.
هماکنون شهر تبریز دارای ۱۸ باب هتل است. هتلهای ۵ ستارهٔ پارس و شهریار در منطقهٔ ایلگلی و ۴ ستارهٔ بینالمللی تبریز و گسترش در منطقهٔ آبرسان از مهمترین هتلهای تبریز محسوب میشوند. همچنین هتلهای ایران، آذربایجان، دریا، سینا، قدس، ارک، مروارید، پارک و نگین، از دیگر هتلهای معروف این شهر هستند.
سینماها
تبریز مهد سینما و تئاتر ایران بوده و پیشینهٔ ورود هنرهای مدرن به این شهر به بیش از یک و نیم سده میرسد. پیش از ورشکستگی سینمای ایران در سال ۱۳۵۶ خورشیدی، تبریز ۱۵ باب سالن سینما را در خود جای داده بود که امروزه تنها ۷ باب از آنها سالم باقیماندهاست؛ همچنین در این مدت تنها یک باب سالن سینمای جدید بهنام سینما ناجی در این شهر به بهرهبرداری رسیدهاست.
نمایشگاهها
نمایشگاه بینالمللی تبریز بزرگترین مرکز نمایشگاهی در سطح ایران است. این نمایشگاه با ۴ کیلومتر مربع وسعت در ورودی شرقی تبریز (دروازهٔ تهران) واقع شده و با فضای مفید به میزان یک کیلومتر مربع به صورت ۹ سالن نمایش مسقف جمعاً به متراژ ۵۰٬۰۰۰ متر مربع و فضای باز نمایشی به میزان ۲۰٬۰۰۰ متر مربع، جایگاه بسیار مهمی در سطح منطقهٔ خاورمیانه پیدا کردهاست.
موزهها
شهر تبریز از نظر شمار موزهها سومین شهر ایران بوده و موزههایی همچون موزهٔ آذربایجان و قاجار را در خود جای دادهاست:
آموزش
عمومی
تحصیلات ابتدایی به شکل مدرن در ایران از اواخر سدهٔ ۱۹ میلادی به وجود آمدهاست. اگرچه حکومت ایران و مبلغین مسیحی –که میخواستند از طریق فراهمآوردن امکانات آموزشی، تبلیغ دینی نمایند– در رشد تحصیلات ابتدایی نقش داشتند؛ ولی رشد آموزش ابتدایی در ایران، بیشتر از همه مدیون زحمتها و تلاشهای شخصی به نام حاج میرزا حسنخان رشدیه –مردی مذهبی از طبقهٔ متوسط– بود. او که عمیقاً تحت تأثیر کتاب «احمد» و پیشرفتهای آموزشی در شهر بیروت قرار گرفته بود، به تبریز بازگشت و در سال ۱۸۶۷ میلادی مدرسهٔ یکاتاقیاش را در این شهر تأسیس نمود. رشدیه برای کودکان متکا و میزهایی گذاشته بود که به بچهها قابلیت این را میداد که به آسانی بنویسند.
مدرسهٔ رشدیه با مخالفت روحانیون مواجه شد که آن را تهدیدی برای سیستم آموزشی خود میدانستند. رشدیه مأیوس و ناامید، خود را به صورت اختیاری به مصر تبعید کرد. حدود ده سال بعد، حاکم آذربایجان از وی دعوت کرد که به تبریز بازگردد و مدرسهاش را راه بیندازد. با بازگشت او به تبریز، اینبار مدرسهٔ رشدیه مورد استقبال زیاد روبهرو شد و وی شهرت بسیاری پیدا کرد؛ بهطوری که پادشاه ایران از او خواست که مدرسهای هم در تهران به شکل مدرن تأسیس کند و ۳۶٬۰۰۰ ریال جهت ارتقای تحصیلات ابتدایی تخصیص دادهشد.
عالی
نخستین دانشگاه در ایران مدرسهٔ دارالفنون بود که تأکید برروی موضوعات نظامی، مهندسی، پزشکی و هنر داشت. حدود پنج سال بعد از آن، مدرسهای نظامی نیز در تبریز و همچنین در اصفهان افتتاح شد. دانشگاه تبریز یک سال پس از خاتمهٔ جنگ جهانی دوم (۱۳۲۴ خورشیدی) با نام «آذربایجان اونیورسیتهسی» (دانشگاه آذربایجان) در زمان حکومت خودمختار آذربایجان و به دستور سید جعفر پیشهوری تأسیس شد. در حال حاضر تبریز به عنوان دومین شهر دانشگاهی ایران –پس از تهران– مطرح است.
امروزه تبریز دارای مؤسسههای آموزش عالی متعددی نظیر آزاد اسلامی، پیام نور، تبریز، ربع رشید، سراج، شهید مدنی، صنعتی سهند، علوم پزشکی، نبیاکرم و هنر اسلامی است. دانشگاه تبریز در خردادماه ۱۳۲۵ خورشیدی و در زمان حکومت دموکراتها به نام «آذربایجان اونیورسیتهسی» تأسیس شد؛ اما پس از سقوط آن حکومت با نام دانشگاه تبریز فعالیت خود را ازسر گرفت.
صنایع
تبریز یکی از مهمترین مراکز صنعتی و تجارتی ایران است و در زمینهٔ صنعت نساجی، ماشینسازی و پتروشیمی فعالیت زیادی دارد. این شهر مدتها است که مرکز هنر و صنایع دستی (به خصوص سرامیک، سفال، جواهرآلات و نقرهکاری) محسوب میشود.
قالی مهمترین صادرات صنایع دستی تبریز به شمار میرود. این نوع قالی بهعلت طراحی ویژه و کیفیت بالا دارای شهرت جهانی است که صادرات آن یکی از منابع قابل توجه ارزی محسوب میشود. در زمینهٔ صنعت چرم نیز تبریز جزء پیشتازان است و کیف و کفش آن عموماً دارای کیفیت بالایی است. در سال ۱۳۸۷ خورشیدی حدود ۹۰ درصد از ۳۰ میلیون جفت کفش تولیدی در ایران در این شهر تولید شدهاست.
کارخانههای صنعتی تبریز پس از سال ۱۳۴۵ خورشیدی و با احداث کارخانههای تراکتورسازی و ماشینسازی رونق پیدا کردند و این شهر بهعنوان یک قطب صنعتی در سطح منطقه شناخته شد. صنایع مختلفی از قبیل صنایع شیمیایی، ماشینآلات و تجهیزات، محصولات کانی غیرفلزی، مواد غذایی، آشامیدنی و دخانیات، نساجی، پوشاک و چرم در تبریز مشغول فعالیت هستند.
امروزه بیش از ۵۵ درصد از کارگاههای بزرگ صنعتی استان آذربایجان شرقی در تبریز مستقر شدهاند که این امر سبب مهاجرت نیروی کار موردنیاز برای فعالیت در این کارگاهها از نقاط مختلف استان به این شهر گردیدهاست.
افزون بر این، شهر صنعتی تبریز در سالهای اخیر به قطب صنایع غذایی، آشامیدنی ایران و خاورمیانه تبدیل شدهاست؛ به طوری که هماکنون بیش از ۵۰ درصد شیرینی و شکلات کشور که شامل ۶۰۰ نوع محصول میشود، در این شهر تولید میشود که از این میان، ۵۲ درصد شکلات، ۴۰ درصد بیسکویت، ۴۳ درصد ویفر، ۴۶ درصد تافی و ۳۸ درصد بّنبّن و آبنبات کشور در تبریز تولید میشود.
تبریز پارسی میانه: تَپَریز
یکی از شهرهای بزرگ ایران و مرکز استان آذربایجان شرقی است. این شهر با ۲۳۷٫۴۵ کیلومتر مربع مساحت، سومین شهر بزرگ کشور پس از تهران و مشهد، بزرگترین شهر منطقهٔ شمالغرب ایران و مناطق آذرینشین و قطب اداری، ارتباطی، بازرگانی، سیاسی، صنعتی، فرهنگی و نظامی این منطقه شناخته میشود.
جمعیت تبریز در سال ۱۳۹۰ خورشیدی بالغ بر ۱٬۴۹۴٬۹۹۸ نفر بوده که این رقم با احتساب جمعیت ساکن در حومهٔ شهر به ۱٬۸۰۰٬۰۰۰ نفر میرسد. تبریز در سال ۱۵۰۰ و در زمان پایتختی صفویان بهعنوان چهارمین شهر بزرگ جهان شناخته میشدهاست. این شهر همچنین بزرگترین، مهمترین و متجددترین شهر ایران در عصر قاجار بودهاست. امروزه مردمان تبریز به زبان ترکی آذربایجانی و لهجهٔ تبریزی تکلم مینمایند؛ هرچند اسناد و شواهد تاریخی نشان میدهد که پیشتر زبان آذری –که زبانی ایرانی بوده– در این شهر تکلم میشدهاست.
تبریز در غرب استان آذربایجان شرقی و در منتهیالیه مشرق و جنوب شرق جلگهٔ تبریز قرار گرفتهاست. این شهر از سمت شمال به کوههای پکهچین و عون بن علی، از سمت شمالشرق به کوههای باباباغی و گوزنی، از سمت شرق به گردنهٔ پایان و از سمت جنوب به دامنههای کوه سهند محدود شدهاست. آب و هوای تبریز در زمستانها بسیار سرد و در تابستانها خشک و گرم است.
نام تبریز در اسناد تاریخی تحت نامهای مختلفی نظیر «تَورِز»، «تَورِژ»، «تِبریز» و «توری» به ثبت رسیدهاست. این شهر در طول تاریخ بارها ویران و تجدیدبنا شده و بنای فعلی آن به دوران اشکانی و ساسانی برمیگردد. تبریز در طول حکومت ۴۰۰ سالهٔ خاندان «رَوّادی» و اسکان قبیلهٔ عرب «اَزْد» به شکوفایی رسید. این شهر پایتخت سیاسی ایران در زمان خوارزمشاهیان، ایلخانان، چوپانیان، جلایریان، اتابکان، تیموریان، قراقویونلوها، آققویونلوها، صفویان و قاجاریان (پایتخت دوم) بوده و اوج شکوفایی آن مربوط به دورهٔ ایلخانان است که در این زمان، پایتخت قلمرویی پهناور از نیل تا آسیای مرکزی بودهاست. در میان پایتختهای ایران در طول تاریخ، دوران پایتختی تبریز بیش از هر شهر دیگری بودهاست.
تبریز در سدههای گذشته حوادث متعددی از قبیل اشغال توسط بیگانگان و زمینلرزههای مهلک را تجربه کردهاست. این شهر به سبب موقعیت مناسب خود در گذشته از مراکز تجاری منطقه به شمار میرفته و امروزه نیز یکی از مراکز مهم صنعتی در سطح ایران محسوب میشود. تبریز در دو سدهٔ اخیر مبدأ بسیاری از تحولات اجتماعی، فرهنگی و صنعتی در کشور به شمار میرود؛ به طوری که این شهر آغازگر انقلاب مشروطه بوده و نقشی کلیدی در تحولاتی مانند انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ و مدرنیزهکردن کشور داشتهاست.
تبریز به عنوان شهر اولینها، شهر بدون گدا، شهر زیرگذرها و روگذرها، امنترین شهر ایران، سالمترین شهر ایران، مهد سرمایهگذاری ایران، دومین شهر صنعتی ایران، دومین شهر دانشگاهی ایران، دومین شهر بلندمرتبهساز ایران، دومین قطب علوم پزشکی ایران، دومین شهر در جذب گردشگر سلامت در ایران، شهر شکلاتی ایران، قطب خودروسازی ایران، قطب قطعهسازی ایران، قطب تولید موتور دیزل خاورمیانه و یکی از مهمترین شهرهای مهاجرپذیر ایران شناخته میشود.
نام
یاقوت حموی در «معجمالبلدان» گزارش میدهد که نام شهر در زمان دیدار یاقوت از تبریز در زبان محلی «تِبریز» تلفظ میشدهاست. با توجه به این، مینورسکی معتقد است که تلفظ تِبریز باید به گویش ایرانی آذری قدیم تعلق داشتهباشد. این گویش به گویشهای موسوم به گویشهای ایرانی جنوب دریای خزر وابستهاست؛ یا به احتمال بیشتر، تلفظ تِبریز معربشدهٔ نام شهر در باب فِعلیل (در زبان عربی) است. همچنین شیوهٔ نگارش نام این شهر در زبان ارمنی و تجزیه و تحلیل صیغهٔٔ ارمنی، نمایانگر وابستگی واژهٔ تَوریژ به «زبان پهلوی شمالی» میباشد. مینورسکی در پایان چنین نتیجه میگیرد که این مسئله نشان میدهد که ریشهٔ نام شهر به زمانهای بسیار دور تا اوایل سلسلهٔ ساسانی یا شاید قبل از اشکانیان برمیگردد.
بنابر گفتهٔ مصطفی مؤمنی در دانشنامهٔ جهان اسلام، اهالی بومی آذربایجان تبریز را توری (چشمه یا رود گرم) میخواندهاند. تا اوایل سدهٔ چهاردهم خورشیدی نیز روستاییان اطراف تبریز این شهر را توری مینامیدهاند. حتی در حال حاضر مردمان «قنبرآباد» در اطراف تبریز به این شهر توری میگویند. در نوشتههای کهن (برای نمونه ابوالفدا) نام این شهر به شکل «تُوریز» آمده و هنوز هم در زبانهای کردی و تاتی «توریز» و «تُوْری» به کار میرود.
عدهای از شرقشناسان و منابع کهن، نام شهر را دارای ریشهای کهن در پارسی میانه و کهن و مرتبط با گرما و فعالیتهای گرمایی کوه سهند دانستهاند. همچنین منابع ارمنی که نام شهر را در سدهٔ پنجم (یا چهارم) میلادی، «تورژ» و «تَوْرِش» دانستهاند و به فارسی هم تَورز تلفظ کردهاند و با توجه به معنای متداول فارسی «تبریز» و «تبپنهانکن» و احتمالاً نام تبریز «پنهانکنندهٔ تف و گرما» و با «جنبشهای آتشفشانی کوه سهند» مرتبط بودهاست. دانشنامهٔ بریتانیکا نیز نظری مشابه دارد و تبریز را در اصل «تپ + ریز» میداند، چیزی که باعث روان شدن گرما میشود و احتمالاً بهخاطر چشمههای آبگرم اطراف آن است.
در مورد نام شهر توجیه مصطلح ولی عامیانهٔ دیگری وجود دارد؛ از جمله اینکه زبیده زن هارونالرشید به بیماری تب نوبه مبتلا شده بود؛ چند روزی در آن حوالی اقامت کرده، در اثر هوای لطیف و دلانگیز آنجا بیماری وی زایل شده، فرموده شهری در آنمحل بنا کنند و نام آن را «تبریز» بگذارند. هرچند احمد کسروی در کتاب آذری یا زبان باستان آذربایجان توجیهات از این دست را عامیانه و نادرست میداند.
تاریخ
پیش از اسلام
شماری از محققان بر این عقیدهاند که دژ «تارویی–تارمکیس» که نام آن در کتیبهٔ سارگن دوم (پادشاه آشور در بین سالهای ۷۰۵ تا ۷۲۱ پیش از میلاد مسیح) آمده، در محل شهر کنونی تبریز قرار داشتهاست. در کتیبهٔ سارگن دوم این دژ را دژی بزرگ و آباد و دارای باروی تودرتو وصف شدهاست. این دژ بنابر نوشتههای کتیبهٔ سارگن، محل نگهداری اسبهای ذخیرهٔ سواران اورارتو بوده که در حملهٔ آشوریها ویران شدهاست. اما این ارتباط تبریز با شهرها و قلعههای دوران مادها، مورد اختلاف بین محققین است.
در کتاب تاریخ ایران (چاپ دانشگاه کمبریج) آمده که تبریز در اوایل دورهٔ ساسانی (سدهٔ سه یا چهار میلادی) بنا شده یا به احتمال بیشتر در سدهٔ هفتم این واقعه روی دادهاست. شهر کنونی تبریز برروی خرابههای شهر «تَوْرِژ» (بارها) بنا شدهاست. تورژ یکی از بااهمیتترین مراکز بازرگانی منطقه بوده و به عنوان پل ارتباطی میان شرق و غرب اهمیت فراوانی داشتهاست. این شهر در زمان حکمرانان اشکانیتبار ارمنستان، پایتخت این منطقه بودهاست.
ولادیمیر مینورسکی در دانشنامهٔ اسلام بیان میکند، این داستان که شاه اشکانیتبار ارمنستان بهخاطر انتقام کشتهشدن اردوان (آخرین پادشاه اشکانی) به دست اردشیر بابکان (بنیانگذار سلسلهٔ ساسانی) تبریز را اشغال کرده و این شهر را پایتخت ارمنستان قرار داده، تنها براساس نوشتههای واردان (تاریخنگار ارمنی در سدهٔ چهاردهم میلادی) در منابع قدیمی به چنین چیزی اشاره نشده و این روایت ریشهای عامیانه دارد.
پس از اسلام
در زمان فتح آذربایجان به دست اعراب در سال ۲۲ هجری، آنگونه که در کتاب فتوحالبلدان بلاذری آمده، توجه سپاه اعراب بیشتر متوجه شهر اردبیل بوده و حتی نامی از تبریز در فهرست شهرهایی که مرزبان پارسی از آنها سربازگیری کرده بود، نیامدهاست. چنین پیدا است که تبریز همانگونه که «فاستوس بیزانسی» اشاره کرده، در سدهٔ چهارم میلادی ویران شده بود و در زمان حملهٔ اعراب، قریهای کوچک بیش نبودهاست.
پس از فتح آذربایجان، گروهی از اعراب در آذربایجان ساکن شدند. در زمان خلافت منصور عباسی (۱۵۸–۱۳۶) و در حدود سال ۱۳۷ هجری، مردی به نام «رَوّاد» از قبیلهٔ «اَزْد» از قبایل مشهور یمن در تبریز مسکن گزید و پسران او اقدام به ساخت نخستین دیوار شهر کردند. به گفتهٔ یاقوت حموی، تبریز قریهای بود تا آنکه رواد ازدی در زمان متوکل عباسی به آن درآمد. پس از رواد، پسرش «وجنا» با برادرانش در آنجا قصرها ساختند و گرد شهر دیوار کشیدند. سپس مردم به آن شهر درآمدند.
نویسندگانی مانند ابن خرداذبه، احمدبن یحیی بلاذری و طبری، تبریز را در بین شهرهای کوچک آذربایجان نام بردهاند. درحالی که مطهر بن طاهر مقدسی شهر را تحسین کرده و همعصر او ابن حوقل (حدود ۳۶۷ هجری) تبریز را آبادتر از اغلب شهرهای کوچک آذربایجان میشمارد.
تبریز از نیمهٔ نخست سدهٔ سوم هجری روبه گسترش نهاد و اهمیت آن در منطقهٔ آذربایجان به اندازهای بود که متوکل عباسی پس از زمینلرزهٔ سخت و ویرانگر تبریز در سال ۲۴۴ هجری، بیدرنگ فرمان بازسازی شهر را صادر نمود. این شهر که در دورهٔ فرمانروایی «ابومنصور وهسودان روادی» روبه گسترش و آبادانی نهاده بود، در اثر زمینلرزهٔ سال ۴۳۴ هجری مجدداً بهشدت آسیب دید. به طوری که ناصرخسرو که در ۴۳۸ هجری از این شهر دیدن کرده، مساحت تبریز را ۱۴۰۰ در ۱۴۰۰ گام بیان کرده که بر این اساس به نظر نمیرسد مساحت شهر متجاوز از یک کیلومتر مربع بوده باشد.
اعضای خاندان روادیان تا ۴۴۶ هجری با چند وقفه، حاکمان تبریز بودهاند. در این سال طغرل سلجوقی، وهسودان روادی را خراجگزار خود کرد و به گفتهٔ ابن اثیر، طغرل در سال ۴۵۰ هجری «مملان بن وهسودان» را به حکمرانی آذربایجان گماشت. الب ارسلان (جانشین طغرل) در ۴۶۳ حملان را از حکومت آذربایجان برکنار نمود و نزدیک به چهارصدسال فرمانروایی خاندان روادی را در این سرزمین پایان داد.
در نوشتههای تاریخی از دوران سلجوقی، اشارههای زیادی به تبریز یافت نمیشود. در راحةالصدور آمده که طغرل جشن ازدواج خود را با دختر خلیفه در نزدیکی این شهر برپا ساخت. بعد از وفات سلطان محمود غزنوی (به سال ۵۲۵ هجری) بین داود پسر سلطان محمود و مسعود برادر وی تنشی جهت تصاحب تبریز پیش آمد که در این میان داود پیروز شد و تبریز را مقر حکومت خود ساخت. آنچنانکه از شواهد تاریخی برمیآید از زمان قزل ارسلان (۵۸۷–۵۸۲ هجری) به بعد تبریز برای همیشه پایتخت آذربایجان گردید. در ابتدای سدهٔ هفتم هجری مغولان دوبار به تبریز حمله بردند؛ ولی با دریافت غرامت بازگشتند. در سال ۶۲۷ هجری مغولها در نهایت بر تمام آذربایجان و به ویژه تبریز دست یافتند.
اوج شکوفایی تبریز در زمان ایلخانان بود؛ یعنی زمانی که این شهر پایتخت قلمرویی بود که از نیل تا آسیای مرکزی گسترده شده بود. تبریز در دوران تیموریان، قراقویونلوها و اوایل سلسلهٔ صفویه نیز پایتخت ایران بوده است. این شهر به سال ۱۵۰۰ میلادی (۹۰۶ هجری) به تصرف شاه اسماعیل درآمد و نخستین پایتخت ایران جدید در دورهٔ صفویه شد. در این زمان حدود دوسوم جمعیت ۳۰۰–۲۰۰ هزار نفری تبریز سنیمذهب بودند و بهزودی سیاستهای سختی جهت تحمیل مذهب شیعه بر سنیان تبریز اعمال گردید. نزدیکی این شهر به مرز ایران و عثمانی موجب شد که تبریز در برابر تهدیدهای این حکومت آسیبپذیر شود؛ به طوری که چندینبار به تصرف عثمانیان درآمد تا این که شاه طهماسب صفوی در سال ۱۵۱۴ میلادی (۹۲۰ هجری) پایتخت را از تبریز به قزوین منتقل نمود. تبریز در دورهٔ قاجاریان ولیعهدنشین این سلسله بود و ولیعهدان سلسلهٔ قاجار در این شهر اقامت میگزیدند.
معاصر
تبریز در جنبش مشروطه نقشی مهمی برعهده داشت. پس از سرکوب مشروطه توسط محمدعلیشاه قاجار تمام حرکتهای مشروطهخواهانه در تهران خاموش شدند؛ اما در تبریز و تنها در چند محلهٔ آن، هنوز کسانی چون ستارخان (سردار ملی)، باقرخان (سالار ملی)، و شیخالاسلام بودند که از این دستآورد پاسداری کنند.
ستارخان و پیروانش در محلهٔ امیرخیز، باقرخان از محلهٔ خیابان و مارالان و ارامنهٔ این محلهها و حدود یکصد داوطلب مسلحی که توسط روشنفکران ارمنی شهر از قفقاز سازماندهی شده بودند، شروع به مقاومت کردند و بهتدریج چند محلهٔ دیگر نیز به آنها پیوستند. مقاومت آنها در مقابل نیروهای طرفدار محمدعلیشاه، به سرکردگی امام جمعهٔ تبریز و با حمایت طایفهٔ شاهسون و دیگر مدافعان استبداد، ماهها ادامه داشت تا اینکه در اصفهان و گیلان نیز مردم به پا خواستند و مشروطهخواهان با فتح تهران به پیروزی رسیدند. درواقع شروع قیام مشروطهخواهان علیه استبداد محمدعلیشاهی از تبریز بودهاست.
رونق مبادلات تجاری و فرهنگی تبریز و مرکزیت اقتصادی این شهر در طول سدهها، به پیشرفت و گسترش نهادهای مدنی و اجتماعی تبریز منجر شدهاست. بهویژه در دوران قاجار، تبریز به سبب همجواری با روسیه و عثمانی و نزدیکی این شهر به راههای ارتباطی غرب، نقطهٔ آغازین بسیاری از پیشرفتها در سطح کشور بودهاست. در این دوران بسیاری از جنبشهای فکری، تحولات اجتماعی، اقتصادی و فنی و بسیاری از نهادهای مدنی پیش از تهران و دیگر نقاط ایران، در این شهر شکل میگرفت. بسیاری از اولینهای تاریخ ایران مانند اولین چاپخانه، اولین سینمای عمومی، اولین کودکستان و اولین مدرسهٔ کر و لالهای ایران، ادبیات نوین، نمایشنامهنویسی به زبان فارسی و آذری و اولین خیابانی که در ایران دارای برق شد در تبریز بودهاست.
در سال ۱۳۲۴ خورشیدی فرقهٔ دموکرات آذربایجان با حمایت شوروی سعی در برپایی حکومتی مستقل از دولت مرکزی ایران کرد و تبریز مرکز فعالیتهای این گروه بود. ولی با بیرونرفتن نیروهای شوروی، این فرقه نیز با شکست سختی روبهرو شد. سیاست دوران شوروی کمونیستی و استالین موسوم به «دیوار آهنین» و بستهشدن مرزهای شمالی ایران در این دوران، ضربهٔ بزرگی به رونق شهر –بهعنوان مرکز مبادلات منطقه با همسایگان شمالی ایران– وارد نمود.
در ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ خورشیدی، تظاهرات مردم تبریز به مناسبت چهلمین روز کشتهشدگان ۱۹ دی ۱۳۵۶ تظاهرات قم به درگیری کشید و معترضین عملاً بیشتر نقاط شهر را تسخیر نمودند. در سالهای نخست بعد از انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷، طرفداران حزب جمهوری خلق مسلمان ایران، به طرفداری از شریعتمداری برخی ناآرامیها را در این شهر پدید آوردند که با دخالت دولت ایران و تعطیلی حزب مذکور، این ناآرامیها خاتمه یافت. تبریز در سالهای جنگ عراق با ایران نقش بارزی داشت و حضور نیروهای داوطلب از تبریز در آن دوران درخور توجه بود. بنابر آمار رسمی موجود، شمار کشتهشدگان (شهیدان) این شهر در این جنگ بیش از ۴٬۲۰۰ تن بودهاست.
وضعیت طبیعی
جغرافیا
تبریز در غرب استان آذربایجان شرقی و در منتهیالیه مشرق و جنوبشرق جلگهٔ تبریز قرار گرفتهاست. این شهر از سمت شمال به کوههای پکهچین و عون بن علی، از سمت شمالشرق به کوههای گوزنی و باباباغی، از سمت شرق به گردنهٔ پایان و از سمت جنوب به دامنههای رشتهکوه سهند محدود شدهاست.
تبریز از سمت شمال، جنوب و شرق به کوهستان و از سمت غرب به زمینهای هموار و شورهزارهای تلخهرود (آجیچای) محدود شده و به شکل یک چالهٔ نسبتاً بزرگ یا یک جلگهٔ بینکوهی درآمدهاست. ارتفاع این شهر از سطح دریا از ۱۳۴۸ متر در سهراهی مرند تا ۱۵۶۱ متر در محلهٔ زعفرانیه متغیر بوده و شیب عمومی زمینهای تبریز به سمت مرکز شهر و سپس به سمت مغرب است. مسافت جادهای بین این شهر تا اردبیل ۲۱۹ کیلومتر، تا زنجان ۲۸۰ کیلومتر، تا ارومیه ۳۰۸ کیلومتر و تا تهران ۵۹۹ کیلومتر است.
مساحت تبریز از سال ۱۲۸۰ تا سال ۱۳۶۵ خورشیدی، تقریباً ۲۰ برابر شدهاست. برپایهٔ آمار موجود، مساحت این شهر از حدود ۷ کیلومتر مربع در سال ۱۲۸۰ خورشیدی به ۱۷٫۷ کیلومتر مربع در سال ۱۳۳۵ خورشیدی، ۴۵٫۸ کیلومتر مربع در سال ۱۳۵۵ خورشیدی و نهایتاً ۱۴۰ کیلومتر مربع در سال ۱۳۶۵ خورشیدی رسیدهاست.
مساحت تبریز در سال ۱۳۸۵ خورشیدی به ۲۳۷٫۴۵ کیلومتر مربع افزایش یافته که ۲۵٫۲۲ کیلومتر مربع از آن –معادل ۱۱ درصد از مساحت کل شهر– جزء بافتهای فرسوده بودهاست.
رودخانهها
از داخل تبریز دو رودخانه عبور میکند؛ اولی تلخهرود که رودخانهای دایمی است و از ناحیهٔ شمال غربی این شهر میگذرد و دومی مهرانرود که از مرکز تبریز عبور میکند و فصلی است.
تلخهرود (آجیچای)
آب رودخانهٔ تلخهرود به دلیل عبور از زمینهای گچی و نمکی، تلخ و شور است و برای استفاده در زمینهای کشاورزی مناسب نیست. میانگین آبدهی این رودخانه در ایستگاه اندازهگیری ونیار –در شمالشرق تبریز– بین ۱۲٫۵ تا ۱۵ متر مکعب در ثانیهاست.
رودخانهٔ تلخهرود که از دامنههای جنوبی کوه سبلان سرچشمه میگیرد، پس از عبور از جلگهٔ سراب و پیوستن چندین شعبه از دامنههای قوشهداغ در شمال و بزقوش و سهند در جنوب به آن، وارد جلگهٔ تبریز میشود و در امتداد جادهٔ تبریز–آذرشهر به سمت جنوبغرب جریان پیدا میکند و در اطراف گوگان به دریاچهٔ ارومیه میریزد.
مهرانرود (قوریچای)
رودخانهٔ مهرانرود نسبت به رودخانهٔ تلخهرود از میزان آبدهی کمتری برخوردار است و در بیشتر ماههای سال کمآب و در برخی ماههای گرم، خشک میشود. این رودخانه از کوه سهند سرچشمه گرفته و نهایتاً به تلخهرود میپیوندد.
این رودخانه با عبور از درهٔ لیقوان به شهر باسمنج در جنوبشرق تبریز میرسد؛ سپس در مسیر خود با پیوستن به رودخانههای فصلی و فرعی متعدد، بر آب آن افزوده میگردد و از سمت شرق تبریز، وارد این شهر میشود. مهرانرود پس از ورود به تبریز با جهت شرقی–غربی از داخل شهر عبور کرده و سرانجام وارد زمینهای کشاورزی شده و پس از آن در ناحیهٔ شمالغربی تبریز و در پیرامون فرودگاه به تلخهرود ملحق میشود.
آب و هوا
ب و هوای تبریز استپی خشک با تابستانهای گرم و خشک و زمستانهای سرد است. سرمای زمستانی، تأثیرپذیرفته از ارتفاع بالا و توپوگرافی کوهستانی منطقهاست. آب و هوای این شهر در تابستانها خشک و گرم است؛ اگرچه حرارت به دلیل نزدیکی به کوه سهند و وجود باغهای زیادی در پیرامون شهر تعدیل میگردد.
میانگین دمای تبریز در تیرماه (گرمترین ماه سال) ۲۵٫۴ درجهٔ سانتیگراد، در دیماه (سردترین ماه سال) ۲٫۵- درجهٔ سانتیگراد، در فروردینماه ۱۰٫۵ درجهٔ سانتیگراد و در مهرماه ۱۴٫۱ درجهٔ سانتیگراد و میانگین سالانهٔ دما ۱۱٫۹ درجهٔ سانتیگراد است. میانگین بارندگی سالیانهٔ تبریز مانند بیشتر شهرهای ایران بسیار اندک و در حدود ۳۳۰٫۱ میلیمتر در سال است. معمولاً در طول فصل تابستان، میزان بارندگی بسیار ناچیز بوده و به ندرت بارش رخ میدهد.
زمینلرزهها
تبریز در ناحیهای زلزلهخیز واقع شده و در طول تاریخ بارها با خاک یکسان گشتهاست. جنبش و حرکت خفیف به صورت روزانه در تبریز اتفاق میافتد. مهیبترین زمینلرزهای که تا بهحال تبریز شاهد آن بوده، در سال ۱۱۵۸ خورشیدی (۱۷۸۰ میلادی) روی دادهاست.
به گفتهٔ سرپرست امور زلزلهشناسی سازمان انرژی اتمی ایران، دلیل وقوع زمینلرزههای بزرگ و مخرب در تبریز و نواحی دیگر مانند رشتهکوههای البرز و زاگرس، قرارگرفتن آنها در مسیر کمربند آلپاید است. مسیر این کمربند از میانهٔ اقیانوس اطلس شروع شده و پس از عبور از دریای مدیترانه، شمال ترکیه، ایران، هند، چین و جزایر فیلیپین، به کمربند دیگری که اقیانوس آرام را دور میزند، متصل میشود.
از جمله گسلههای بارز آذربایجان، «گسلهٔ شمال تبریز» است. این گسله که به موازات جادهٔ اصلی تبریز–بستانآباد امتداد یافته، مسبب زمینلرزهٔ سال ۱۷۲۱ میلادی با شدت ۷٫۶ درجهٔ ریشتر میباشد. هرچند این گسله در سدهٔ حاضر فعالیت مشخصی نداشتهاست؛ ولی شواهدی مبنی بر امکان تجدید حرکت آن وجود دارد. اطلاعات آماری نیز نشان میدهد که دورهٔ بازگشت زمینلرزههای شدید و مخرب در تبریز میتواند تا حدود ۲۶۰ سال نیز برسد.
تعدادی از تاریخهای مهم وقوع زمینلرزه در تبریز در زیر فهرست شدهاند:
در سال ۲۴۴ هجری قمری و در زمان حکومت ابوالفضل جعفر متوکل (خلیفهٔ عباسی) تبریز با خاک یکسان شد و تا پیش از پایان حکومت متوکل دوباره بازسازی گردید.
در سال ۴۳۴ هجری قمری تبریز از زمینلرزه سخت آسیب دید. منجمی بهنام «ابوطاهر شیرازی» نیز این زمینلرزه را پیشبینی کرده ود. در سفرنامهای که از ناصر خسرو برجای مانده، به این زمینلرزه اشاره شدهاست:
مرا حکایت کردند که بدین شهر زلزله افتاد شب پنجشنبه هفدهم ربیعالاول سنهٔ اربع و ثلاثین و اربعمائه (۴۳۴) و در ایام مسترقه بود پس از نماز خفتن. بعضی از شهر خراب شده بود و بعضی دیگر را آسیبی نرسیده بود و گفتند چهل هزار آدمی هلاک شده بودند. و در تبریز قطران نام شاعری را دیدم. شعری نیک میگفت، اما زبان فارسی نیکو نمیدانست. پیش من آمد دیوان منحیک و دیوان دقیقی بیاورد و پیش من بخواند و هر معنی که او را مشکل بود از من بپرسید، با او بگفتم و شرح آن بنوشت و اشعار خود بر من خواند.
در سال ۱۱۵۸ خورشیدی زمینلرزه خسارتهای عمدهای به تبریز وارد کرد.
تبریز دارای یک شهرک امن برای اسکان شهروندان در مواقع وقوع بحران و بلایای طبیعی –به ویژه زمینلرزه– است. این شهرک که در بالادست بزرگراه شهید کسایی و در جوار پارک جنگلی عباس میرزا واقع شده، دارای گنجایش اسکان ۱۰ هزار نفر بوده و امکان اسکان ۲۰ هزار نفر را در شرایط بحرانی دارد.
مردم
زبان
زبان امروزی مردم تبریز به ترکی آذربایجانی، ترکی آذری، آذربایجانی و آذری معروف است. همچنین زینالعابدین شیروانی (معاصر فتحعلیشاه و محمدشاه) در کتاب «حدایقالسیاحه» نیز تأیید میکند که ساکنان تبریز به این زبان سخن میگویند.
تا پیش از ورود زبان ترکی به منطقه، مردم تبریز به زبان آذری سخن میگفتهاند که تا حدود سدهٔ یازدهم هجری در آذربایجان رایج بودهاست. زبان آذری از زبانهای ایرانی و نزدیک به گویشهای جنوب دریای خزر و تاتی بودهاست.
مسعودی در سال ۳۱۴ (سدهٔ چهارم هجری) از میان زبانهای رایج در این شهر، زبانهای پهلوی، دری و آذری را ذکر نمودهاست. محمدجواد مشکور در کتاب «نظری به تاریخ آذربایجان» مینویسد: «زمانی که به سال ۴۸۸ هجری (سدهٔ پنجم هجری) ناصر خسرو با قطران در تبریز ملاقات میکند، مردم به زبان پهلوی آذری سخن میگفتهاند؛ ولی به فارسی دری نمیتوانستهاند سخن بگویند؛ البته تمام مکاتبات خود را به فارسی دری مینوشتهاند».
یاقوت حموی در سدهٔ ششم هجری به ابوزکریای تبریزی (شاگرد ابوالعلای مصری) اشاره میکند که به یک لهجهٔ محلی ایرانی تکلم میکردهاست. همچنین در رسالهای از مولانا روحی انارجانی به نام «اصطلاحات و عبارات اناث و اعیان و اجلاف تبریز» (سدهٔ یازدهم هجری) بخشی به زبان آذری نوشته شده و این مینمایاند که تا زمان سلطان محمد خدابنده و حمزه میرزای صفوی، هنوز این زبان ایرانی در تبریز رواج داشتهاست.
قومیت
آنتوریو تنرئیرو (جهانگرد پرتغالی) در سال ۱۵۲۵ میلادی (همزمان با حکومت شاه طهماسب صفوی) در مورد مردم تبریز مینویسد: «در این شهر فارسیزبانان و عدهای از ترکمانان زندگی میکنند که همگی سفیدپوست بوده و ظاهر و شکلی زیبا دارند».
طی پژوهشی که شرکت پژوهشگران خبرهٔ پارس به سفارش شورای فرهنگ عمومی در سال ۱۳۸۹ خورشیدی انجام داد و براساس بررسی میدانی و جامعهٔ آماری از میان ساکنان ۲۸۸ شهر و حدود ۱۴۰۰ روستای سراسر ایران، درصد اقوامی که در این نظرسنجی نمونهگیری شدند، در تبریز شامل ۹۶٫۵% ترک (آذزی)، ۲٫۹% فارسیزبان و ۰٫۶% از سایر قومیتها بودند.
آخرین مطالعهٔ مقایسهای در مورد ساختار ژنتیکی ۳۵۲ ایرانی نشان داده که آذریهای ایرانی و احتمالاً اهالی تبریز، قرابت ژنتیکی نزدیکی با مردم گرجستان دارند.
مذهب
بیشینهٔ مردم تبریز مسلمان و پیرو مذهب شیعهٔ دوازدهامامی هستند. هرچند کمینهای از مسیحیان ارمنی با ۱٬۰۹۷ نفر، آشوری با ۵۰۳ نفر، زرتشتی با ۲۶ نفر، سایر مسیحیان با ۱۷ نفر و کلیمی با ۵ نفر جمعیت نیز در این شهر سکونت دارند.
شاه اسماعیل یکم هنگام تاجگذاری در شهر تبریز (۱۵۰۱ میلادی) مذهب شیعهٔ دوازدهامامی را مذهب رسمی ایران اعلام کرد؛ علیرغم آنکه در آن زمان اکثریت ساکنان شهر سنیمذهب بودند.
تبریز شمار زیادی از پیروان اهل حق را در خود جای دادهاست. البته بنا به یک رسم نانوشته، هیچگاه از این جماعت آمار گرفته نمیشود؛ ولی هر مسافری میتواند مردان آنها را به راحتی از طریق سبیل بلندشان در بیرون تشخیص دهد. با توجه به اینکه تبریز محل اعدام سید علیمحمد باب (ژوئیهٔ ۱۸۵۰) بوده، احتمال دارد تعدادی بهایی هم در شهر ساکن باشند.
ارامنهٔ تبریز که بیشترین کمینهٔ ساکن این شهر را تشکیل میدهند، در طی نسلکشی ارمنیها که توسط امپراتوری عثمانی و همزمان با جنگ جهانی اول صورت گرفت، به تبریز و دیگر نقاط آذربایجان پناه برده و در این منطقه ساکن شدند. مذهب ارامنهٔ تبریز «گریگوری» است که یکی از مذاهب کهن آیین مسیحیت محسوب میشود. پیشتر جمعیت کوچکی از کلیمیان هم در شهر ساکن بودند؛ اما امروزه همهٔ آنها به تهران مهاجرت کردهاند.
فرهنگ
از نظر شعر، ادب، هنر، خطاطی، تاریخ، سیاست، فقه، تفسیر و فلسفه، مشاهیر زیادی از تبریز برخاستهاند. همچنین یکی از مکتبهای نگارگری ایران به نام «مکتب تبریز» نیز در این شهر و در دورهٔ ایلخانان، جلایریان، ترکمانان قراقویونلو و آققویونلو و صفویان شکل گرفتهاست.
از جملهٔ مشاهیر تبریز در سدههای گذشته میتوان نظامالدین تبریزی فقیه شافعی سدهٔ هشتم، قطران تبریزی شاعر پارسیگوی سدهٔ پنجم، خطیب تبریزی عالم ادبیات عرب و نویسندهٔ دیوان حماسه در سدهٔ پنجم و اوایل سدهٔ ششم، تاجالدین تبریزی مفسر شافعی سدهٔ هشتم، ملا قاسم انوار عارف و شاعر سدهٔ نهم، ملا رجبعلی تبریزی حکیم و عارف سدهٔ یازدهم، بدیعالزمان تبریزی خوشنویس و شاعر سدهٔ یازدهم نام برد.
از مشاهیر تبریز در عصر حاضر نیز میتوان به سید محمدحسین طباطبایی مفسر و فیلسوف، شیخ عبدالحسین امینی مؤلف کتاب الغدیر، سید حسن تقیزاده سیاستمدار و محقق، سید احمد کسروی مورخ، محسن هشترودی ریاضیدان، حسین کاظمزادهٔ ایرانشهر نویسنده و سید محمدحسین شهریار شاعر اشاره کرد.
نمونههایی از آثار مکتب نگارگری تبریز در سدهٔ چهاردهم میلادی
تجارت
موقعیت جغرافیایی تبریز و قرارگرفتن آن در بین دامنههای کوه سهند و کرانهٔ شرقی دریاچهٔ ارومیه، این شهر را مبدل به تنها راه ارتباطی بین شمال (ماورای قفقاز و قرهداغ) و جنوب (مراغه و کردستان) کرده بود. منابع تاریخی حاکی از تجارت تبریز با عثمانیها، گرجیها و روسها و کشور هندوستان داشته و بسیاری از صنعتگران و بازرگانان در این شهر جمع میشدهاند.
از نیمهٔ دوم سدهٔ سیزدهم میلادی، تاجران انگلیسیتبار از طریق جادهٔ ابریشم و پس از عبور از شهرهای استانبول و ترابزون در ترکیهٔ امروزی، کالاهای تجاری خود را به بازار تبریز منتقل میکردند. این بازار در زمان عباس میرزا نایبالسلطنهٔ فتحعلیشاه قاجار به مرکز تجارت انگلیسیها مبدل شده بود. تبریز همچنین یکی از مهمترین مراکز بافت قالی در ایران بودهاست.
جمعیت
جمعیت تبریز در سال ۱۳۹۰ خورشیدی بالغ بر ۱٬۴۹۴٬۹۹۸ نفر بودهاست که پنجمین شهر پرجمعیت ایران و دویست و بیست و ششمین شهر پرجمعیت جهان محسوب میشود. این شهر تا سال ۱۳۴۵ خورشیدی دومین شهر پرجمعیت ایران –پس از تهران– بود که در این سال، شهرهای اصفهان و مشهد از آن پیشی گرفتند. همچنین در سال ۱۳۹۰ خورشیدی جمعیت کرج از جمعیت تبریز فزونی یافت.
تبریز به سبب مرکزیت اقتصادی، صنعتی، اداری و اعتبار بینالمللی، مهاجرپذیرترین شهر استان آذربایجان شرقی محسوب میگردد. اخیراً شهر جدید سهند در ۲۴ کیلومتری جنوب غرب تبریز و در جادهٔ تبریز-آذرشهر در دست ساخت است که برای جذب سرریز جمعیتی این شهر ساخته میشود تا کانون جدیدی برای جمعیت و اشتغال ایجاد شود و توسعهٔ شهری تضمین گردد.
اماکن تاریخی
بناها
تبریز بارها در طول تاریخ بر اثر زمینلرزه آسیب جدی دیده و بارها در اثر حملههای سلجوقیان، مغولان، عثمانی، اشغال تبریز توسط روسها (به سال ۱۸۲۸–۱۸۲۷) دچار خرابیهای شدیدی شدهاست. این جنگها و زمینلرزههای مکرر، بخشهای عمدهای از قسمتهای قدیمی شهر را نابود کردهاست. به عنوان مثال، شاه اسماعیل صفوی پس از فتح هرات، هنرمندان بسیاری را با خودش به تبریز آورد؛ ولی هیچکدام از بناهایی که او یا جانشینان مستقیم او ساختهاند، سالم باقی نماندهاند. آنچه از قصر شاه اسماعیل در شمال شرقی تبریز باقیمانده، توصیفهایی است که گردشگران اروپایی مکتوب کردهاند.
امروزه تنها دو محل باستانی –یعنی ارگ تبریز و مسجد کبود– از تبریز قدیم برجای ماندهاست. به همین دلیل این شهر نسبت به سایر شهرهای بزرگ ایران –همچون اصفهان، شیراز و حتی مشهد– آثار باستانی بسیار کمتری دارد. ارگ تبریز بنایی آجری است که پیش از سال ۷۰۱ خورشیدی برروی آوارههای مسجدی ساخته شدهاست. این بنا از نظر سادگی، اندازه و پایداری، چشمگیر است. مسجد کبود بنایی است که حدود سال ۸۲۹ خورشیدی ساخته شده و به دلیل کاشیکاری آبی تزئینی زیبایش، شهرت یافتهاست. از دیگر آثار باستانی تبریز، خرابههای مقبرهٔ دوازدهگوشهٔ غازان پسر ارغون (حاکم مغول ایران) نیز قابل ذکر است.
مساجد
برپایهٔ نوشتههای جهانگردان و جغرافیدانان، در دورههای گوناگون تبریز بیش از یکصد و پنجاه تا سیصد باب مسجد را در خود جای داده بودهاست. بسیاری از این مساجد در اثر جنگها و زمینلرزههای گوناگون از میان رفتهاند و اکنون تنها چند مسجد تاریخی متعلق به سدههای پیش در این شهر پابرجا ماندهاست.
از مهمترین مسجدهای تاریخی تبریز میتوان به مسجد استاد و شاگرد، مسجد اسماعیل خالهاوغلی، مسجد ثقةالاسلام، مسجد جامع، مسجد حاج صفرعلی حجتالاسلام، مسجد حسن پادشاه، مسجد خزینه، مسجد دال ذال، مسجد سیدالمحققین، مسجد صاحبالامر (شاه طهماسب یکم)، مسجد شاهزاده، مسجد صادقیه، مسجد ظهیریه، مسجد علیشاه، مسجد کاظمیه، مسجد کبود، مسجد مجتهد، مسجد مقبره، مسجد ملاباشی، مسجد میرزاصادقآقا، مسجد میرزامهدی قاری و مسجد قراملک اشاره کرد.
خانهها
تا سال ۱۳۸۷ خورشیدی، بیش از ۶۰۰ باب خانهٔ تاریخی در سطح تبریز شناسایی شدهاست. تمام بناهای تاریخی و دیدنی موجود در تبریز در آخرین شب سال ۱۱۹۳ هجری و در آغاز دورهٔ حکومت قاجاریان بر اثر وقوع زمینلرزهای هولناک تخریب شدند و این شهر به تلی از خاک تبدیل گشت.
در سالهای پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ ایران، تعدادی از خانههای تاریخی تبریز ترمیم شدهاست. برای نمونه خانهٔ کوزهکنانی –در خیابان راستهکوچه– به موزهٔ مشروطه، خانهٔ شربتاوغلی –در خیابان ثقةالاسلام– به فرهنگسرای تبریز و خانههای قدکی، گنجهایزاده و بهنام –در خیابان مقصودیه– به مجموعهٔ دانشکدهٔ معماری تبدیل شدهاست. بسیاری از دیگر خانههای تاریخی تبریز نیز در حال احیا و ترمیم هستند و پس از مرمت به موزه یا سایر مراکز فرهنگی تبدیل خواهند شد.
سیاست
استانداری
تبریز از آغاز پادشاهی ناصرالدینشاه قاجار در سال ۱۲۲۸ خورشیدی تا صدور فرمان مشروطیت توسط مظفرالدینشاه قاجار در سال ۱۲۸۵ خورشیدی، ولیعهدنشین بود. در این دوره ولیعهدان که از نزدیکان پادشاهان قاجار بودند، فرمانروایی تبریز و کل آذربایجان را برعهده داشتند.
پس از صدور فرمان مشروطیت در سال ۱۲۸۵ خورشیدی تا کودتای رضاشاه در سال ۱۲۹۹ خورشیدی، دولت روسیه حاکمان این استان را تعیین مینمود. در دورهٔ پهلوی نیز بیشتر استانداران آذربایجان شرقی یا از جانب دولتهای بیگانه نظیر آمریکا، انگستان و روسیه به این سمت منصوب میشدند یا از طرفداران این دولتها بودند.
شهرداری
شهرداری تبریز نخستین نهاد شهرداری در سطح ایران است که در اوایل تأسیس باعنوان «بلدیه» در این شهر شناخته میشد. بنای کاخ شهرداری تبریز نیز در سال ۱۳۱۴ خورشیدی توسط شهردار وقت –حاج ارفعالملک جلیلی– بنیان نهاده شد که از جملهٔ عمارتهای تاریخی و مستحکم این شهر به شمار میرود.
قاسمخان امیرتومان (والی) از دانشآموختگان دانشگاه سنسیر فرانسه نخستین شهردار تبریز بود که چاپخانهٔ سربی، چراغ برق، تراموا و تلفن را برای نخستینبار در سطح کشور در این شهر دایر نمود. همچنین در سال ۱۳۸۹ خورشیدی، «شیفته بدرآذر» بهعنوان نخستین شهردار زن در تاریخ تبریز به سمت شهرداری منطقهٔ ۶ این شهر منصوب شد؛ وی پیش از این معاون شهرداری منطقهٔ ۷ تبریز بودهاست.
کنسولگریها
تبریز در گذشته دارای ۱۱ کنسولگری بوده و در حال حاضر تنها ۲ کنسولگری در این شهر فعال است:
اماکن تفریحی
پارکها
تبریز دارای ۱۳۲ پارک فعال است که این تعداد شامل ۴۵ پارک همسایهای، ۵۲ پارک محلهای، ۲۵ پارک ناحیهای، ۶ پارک منطقهای و ۴ پارک شهری میشود. امروزه ۸ پارک مسافر در تبریز فعالیت میکنند که توان پذیرایی از ۱۰٬۰۰۰ مسافر را بهطور همزمان دارند.
هتلها
تبریز نخستین شهر در ایران است که در آن هتل و مسافرخانه به سبک جدید ایجاد شده و اولین هتل در حدود سال ۱۲۷۷ خورشیدی توسط شخصی به نام «میرزا اسحاقخان معزالدوله» در جوار پل قاری احداث شده بود.
هماکنون شهر تبریز دارای ۱۸ باب هتل است. هتلهای ۵ ستارهٔ پارس و شهریار در منطقهٔ ایلگلی و ۴ ستارهٔ بینالمللی تبریز و گسترش در منطقهٔ آبرسان از مهمترین هتلهای تبریز محسوب میشوند. همچنین هتلهای ایران، آذربایجان، دریا، سینا، قدس، ارک، مروارید، پارک و نگین، از دیگر هتلهای معروف این شهر هستند.
سینماها
تبریز مهد سینما و تئاتر ایران بوده و پیشینهٔ ورود هنرهای مدرن به این شهر به بیش از یک و نیم سده میرسد. پیش از ورشکستگی سینمای ایران در سال ۱۳۵۶ خورشیدی، تبریز ۱۵ باب سالن سینما را در خود جای داده بود که امروزه تنها ۷ باب از آنها سالم باقیماندهاست؛ همچنین در این مدت تنها یک باب سالن سینمای جدید بهنام سینما ناجی در این شهر به بهرهبرداری رسیدهاست.
نمایشگاهها
نمایشگاه بینالمللی تبریز بزرگترین مرکز نمایشگاهی در سطح ایران است. این نمایشگاه با ۴ کیلومتر مربع وسعت در ورودی شرقی تبریز (دروازهٔ تهران) واقع شده و با فضای مفید به میزان یک کیلومتر مربع به صورت ۹ سالن نمایش مسقف جمعاً به متراژ ۵۰٬۰۰۰ متر مربع و فضای باز نمایشی به میزان ۲۰٬۰۰۰ متر مربع، جایگاه بسیار مهمی در سطح منطقهٔ خاورمیانه پیدا کردهاست.
موزهها
شهر تبریز از نظر شمار موزهها سومین شهر ایران بوده و موزههایی همچون موزهٔ آذربایجان و قاجار را در خود جای دادهاست:
آموزش
عمومی
تحصیلات ابتدایی به شکل مدرن در ایران از اواخر سدهٔ ۱۹ میلادی به وجود آمدهاست. اگرچه حکومت ایران و مبلغین مسیحی –که میخواستند از طریق فراهمآوردن امکانات آموزشی، تبلیغ دینی نمایند– در رشد تحصیلات ابتدایی نقش داشتند؛ ولی رشد آموزش ابتدایی در ایران، بیشتر از همه مدیون زحمتها و تلاشهای شخصی به نام حاج میرزا حسنخان رشدیه –مردی مذهبی از طبقهٔ متوسط– بود. او که عمیقاً تحت تأثیر کتاب «احمد» و پیشرفتهای آموزشی در شهر بیروت قرار گرفته بود، به تبریز بازگشت و در سال ۱۸۶۷ میلادی مدرسهٔ یکاتاقیاش را در این شهر تأسیس نمود. رشدیه برای کودکان متکا و میزهایی گذاشته بود که به بچهها قابلیت این را میداد که به آسانی بنویسند.
مدرسهٔ رشدیه با مخالفت روحانیون مواجه شد که آن را تهدیدی برای سیستم آموزشی خود میدانستند. رشدیه مأیوس و ناامید، خود را به صورت اختیاری به مصر تبعید کرد. حدود ده سال بعد، حاکم آذربایجان از وی دعوت کرد که به تبریز بازگردد و مدرسهاش را راه بیندازد. با بازگشت او به تبریز، اینبار مدرسهٔ رشدیه مورد استقبال زیاد روبهرو شد و وی شهرت بسیاری پیدا کرد؛ بهطوری که پادشاه ایران از او خواست که مدرسهای هم در تهران به شکل مدرن تأسیس کند و ۳۶٬۰۰۰ ریال جهت ارتقای تحصیلات ابتدایی تخصیص دادهشد.
عالی
نخستین دانشگاه در ایران مدرسهٔ دارالفنون بود که تأکید برروی موضوعات نظامی، مهندسی، پزشکی و هنر داشت. حدود پنج سال بعد از آن، مدرسهای نظامی نیز در تبریز و همچنین در اصفهان افتتاح شد. دانشگاه تبریز یک سال پس از خاتمهٔ جنگ جهانی دوم (۱۳۲۴ خورشیدی) با نام «آذربایجان اونیورسیتهسی» (دانشگاه آذربایجان) در زمان حکومت خودمختار آذربایجان و به دستور سید جعفر پیشهوری تأسیس شد. در حال حاضر تبریز به عنوان دومین شهر دانشگاهی ایران –پس از تهران– مطرح است.
امروزه تبریز دارای مؤسسههای آموزش عالی متعددی نظیر آزاد اسلامی، پیام نور، تبریز، ربع رشید، سراج، شهید مدنی، صنعتی سهند، علوم پزشکی، نبیاکرم و هنر اسلامی است. دانشگاه تبریز در خردادماه ۱۳۲۵ خورشیدی و در زمان حکومت دموکراتها به نام «آذربایجان اونیورسیتهسی» تأسیس شد؛ اما پس از سقوط آن حکومت با نام دانشگاه تبریز فعالیت خود را ازسر گرفت.
صنایع
تبریز یکی از مهمترین مراکز صنعتی و تجارتی ایران است و در زمینهٔ صنعت نساجی، ماشینسازی و پتروشیمی فعالیت زیادی دارد. این شهر مدتها است که مرکز هنر و صنایع دستی (به خصوص سرامیک، سفال، جواهرآلات و نقرهکاری) محسوب میشود.
قالی مهمترین صادرات صنایع دستی تبریز به شمار میرود. این نوع قالی بهعلت طراحی ویژه و کیفیت بالا دارای شهرت جهانی است که صادرات آن یکی از منابع قابل توجه ارزی محسوب میشود. در زمینهٔ صنعت چرم نیز تبریز جزء پیشتازان است و کیف و کفش آن عموماً دارای کیفیت بالایی است. در سال ۱۳۸۷ خورشیدی حدود ۹۰ درصد از ۳۰ میلیون جفت کفش تولیدی در ایران در این شهر تولید شدهاست.
کارخانههای صنعتی تبریز پس از سال ۱۳۴۵ خورشیدی و با احداث کارخانههای تراکتورسازی و ماشینسازی رونق پیدا کردند و این شهر بهعنوان یک قطب صنعتی در سطح منطقه شناخته شد. صنایع مختلفی از قبیل صنایع شیمیایی، ماشینآلات و تجهیزات، محصولات کانی غیرفلزی، مواد غذایی، آشامیدنی و دخانیات، نساجی، پوشاک و چرم در تبریز مشغول فعالیت هستند.
امروزه بیش از ۵۵ درصد از کارگاههای بزرگ صنعتی استان آذربایجان شرقی در تبریز مستقر شدهاند که این امر سبب مهاجرت نیروی کار موردنیاز برای فعالیت در این کارگاهها از نقاط مختلف استان به این شهر گردیدهاست.
افزون بر این، شهر صنعتی تبریز در سالهای اخیر به قطب صنایع غذایی، آشامیدنی ایران و خاورمیانه تبدیل شدهاست؛ به طوری که هماکنون بیش از ۵۰ درصد شیرینی و شکلات کشور که شامل ۶۰۰ نوع محصول میشود، در این شهر تولید میشود که از این میان، ۵۲ درصد شکلات، ۴۰ درصد بیسکویت، ۴۳ درصد ویفر، ۴۶ درصد تافی و ۳۸ درصد بّنبّن و آبنبات کشور در تبریز تولید میشود.
بارگیری و بارگذاری
بارگیری یا دانلود (به انگلیسی: Download)، فرآیند برداشت دادههای الکترونیکی از یک رایانه (معمولاً یک رایانه دور یا یک سرور) به رایانهٔ دیگر (معمولاً رایانه شما یا یک رایانهٔ محلی)، با مودم یا شبکه رایانهای را گویند. همچنین فرستادن بلوکی از دادهها، مانند یک پرونده، با ساختار پست اسکریپت، به دستگاه مستقلی مانند چاپگر پست اسکریپت نیز بارگیری نامیده میشود. عمل وارون فرایند فوق را بارگذاری یا آپلود (به انگلیسی: Upload) گویند.
واژههای مصوب فرهنگستان برای دانلود و آپلود به ترتیب پایینگذاری و بالاگذاری هستند. در زبان اردو به این دو کنش به ترتیب «زیراثقال» و «زِبَراثقال» میگویند.
بارگیری
کاربرد نخست این واژه در زمینهٔ رایانهها، از فعل دریافت کردن ریشه گرفته، به معنی گرفتن یک پرونده (یا بارگیری)، از یک رایانه، یک خدماتدهندهٔ وب، و یا سامانهای همانند. این واژه در گویش خیابانی و فرهنگ عامیانه، مانند واژهٔ انگلیسی آن، دانلود (Download) گفته میشود.
بارگذاری
بارگذاری، یعنی ارسال کردن یک پرونده، از رایانهای به رایانهٔ دیگر. این واژه در گویش خیابانی، مانند واژه انگلیسی آن، آپلود (Upload) گفته میشود
برنامه (رایانه)
برنامه رایانهای رشته دستورالعمل هایی است که توسط کامپیوتر قابل اجرا میباشد. این اصطلاح میتواند به کد اصلی یا نگارش اجرایی آن (زبان ماشین) نیز اطلاق گردد. برنامههای کامپیوتر میتوانند پایانپذیر یا پایان ناپذیر باشند. در برنامههای کامپیوتری هدف اجرای روالی خاص جهت رسیدن به مقصودی خاص می باشد.
نرمافزار
نرمافزار (به انگلیسی: Software) یا برنامه، مجموعهای از دستورالعملهای دقیق و مرحله به مرحله است که هدف خاصی را دنبال میکنند.
ظاهراً، اولین بار جان توکی در سال ۱۹۵۸ این واژه را بهاین معنا بهکار بردهاست. احتمالاً این واژه در مقابل سختافزار (به انگلیسی: Hardware) به کار بردهاند که بسیار پیش از پیدایش رایانه (به معنای اسباب و اشیاء) بهکار میرفتهاست.
دو گروه کلی نرمافزارها
نرمافزارهای رایانه را میتوان به دو دسته بزرگ تقسیم کرد:
نرمافزار سیستم (به انگلیسی: System software)
نرمافزار کاربردی (به انگلیسی: Application software)
میتوان گفت نرمافزارهای کاربردی، برنامههای مورد استفاده کاربرند و نرمافزارهای سیستمی، مدیریت رایانه را برعهده دارند. مهمترین نرمافزار سیستم، سیستمعامل است.
سیستم عامل
وقتی برنامهای را روی رایانه خود نصب میکنید، اجزای سختافزاری آن به فرمان آن برنامه در میآیند. برای نمونه هنگامی که با یک برنامه اجرای موسیقی کار میکنید، کارت صدای رایانه تان با برنامه پخش موسیقی همکاری میکند و یک آهنگ یا پرونده (فایل) صوتی را از طریق بلندگوی رایانه تان پخش میکند.
این ارتباط میان نرمافزار و سختافزار توسط سیستم عامل انجام میشود. این تنها قسمتی از کار سیستم عامل است.
سه گروه کلی نرمافزارهای معماری
از دیدگاه ساختواره (architecture)، نرمافزارها به دستههای زیر تقسیم میشوند:
کاربر-بنیان یا client Base
کارگزار-بنیان یا Server Base
کاربر کارگزار بنیان یا Client-Server Base
امروزه واژه نرمافزار را در معناهایی به جز معنی برنامه رایانهای نیز بهکار میبرند. مثلاً در دانش مدیریت برای اشاره به روشها و دانش فنی (در برابر وسایل و تجهیزات و نیروی انسانی). نرمافزارها انواع گوناگونی دارند که مهم ترین دسته بندی آنها دستهٔ تجاری و آزاد است. به ویژه با رویکردهای طرحهای گنو و لینوکس معنای ژرف تری به نرمافزارهای آزاد داده شده تا آنجا که برخی نرمافزارها را نماد فرهنگ می دانند. نرمافزارها را برنامه نویسان تدوین کرده و انتشار میدهند. این برنامه نویسان ممکن است در یک شرکت مشغول کار باشند یا در خانه برنامه نویسی کنند مانند برنامه نویسان برخی نرمافزارهای لینوکس. امروزه بیشتر کاربران تنها با ظاهر گرافیکی این برنامهها کار میکنند و اقدامات بسیاری از آنها از دید کاربر پنهان میماند به عبارتی هر نرمافزار مجموعهای از رمزها است که از الگوریتمی خاص پشتیبانی میکنند این رمزها خود با رمزهای گرافیکی آمیخته شده و بسیاری از اقدامات برنامه به دور از چشم کاربر عادی رخ میدهد. برنامهها با رمزهایی نوشته میشوند که بعداً یک رمزخوان آن را در رایانه کاربر اجرا میکند.
رقابت نرمافزاری
در حال حاضر نرمافزارهای کامپیوتری فراوان را میتوان در بازار یافت که به طور جدی به رقابت خود برای بقا ادامه میدهند. از مسائل قابل ذکر در این مورد میتوان به خرید سهام شرکتهای نرمافزاری کوچک و بزرگ توسط شرکتهای دیگر اشاره نمود. همچنان که شرکت بزرگ گوگل به خرید سهام شرکتهای بزرگ همچنان ادامه میدهد، در مدت کمی توانسته بسیاری از شرکتها را تحت سلطه خود درآورد.
بارگیری یا دانلود (به انگلیسی: Download)، فرآیند برداشت دادههای الکترونیکی از یک رایانه (معمولاً یک رایانه دور یا یک سرور) به رایانهٔ دیگر (معمولاً رایانه شما یا یک رایانهٔ محلی)، با مودم یا شبکه رایانهای را گویند. همچنین فرستادن بلوکی از دادهها، مانند یک پرونده، با ساختار پست اسکریپت، به دستگاه مستقلی مانند چاپگر پست اسکریپت نیز بارگیری نامیده میشود. عمل وارون فرایند فوق را بارگذاری یا آپلود (به انگلیسی: Upload) گویند.
واژههای مصوب فرهنگستان برای دانلود و آپلود به ترتیب پایینگذاری و بالاگذاری هستند. در زبان اردو به این دو کنش به ترتیب «زیراثقال» و «زِبَراثقال» میگویند.
بارگیری
کاربرد نخست این واژه در زمینهٔ رایانهها، از فعل دریافت کردن ریشه گرفته، به معنی گرفتن یک پرونده (یا بارگیری)، از یک رایانه، یک خدماتدهندهٔ وب، و یا سامانهای همانند. این واژه در گویش خیابانی و فرهنگ عامیانه، مانند واژهٔ انگلیسی آن، دانلود (Download) گفته میشود.
بارگذاری
بارگذاری، یعنی ارسال کردن یک پرونده، از رایانهای به رایانهٔ دیگر. این واژه در گویش خیابانی، مانند واژه انگلیسی آن، آپلود (Upload) گفته میشود
برنامه (رایانه)
برنامه رایانهای رشته دستورالعمل هایی است که توسط کامپیوتر قابل اجرا میباشد. این اصطلاح میتواند به کد اصلی یا نگارش اجرایی آن (زبان ماشین) نیز اطلاق گردد. برنامههای کامپیوتر میتوانند پایانپذیر یا پایان ناپذیر باشند. در برنامههای کامپیوتری هدف اجرای روالی خاص جهت رسیدن به مقصودی خاص می باشد.
نرمافزار
نرمافزار (به انگلیسی: Software) یا برنامه، مجموعهای از دستورالعملهای دقیق و مرحله به مرحله است که هدف خاصی را دنبال میکنند.
ظاهراً، اولین بار جان توکی در سال ۱۹۵۸ این واژه را بهاین معنا بهکار بردهاست. احتمالاً این واژه در مقابل سختافزار (به انگلیسی: Hardware) به کار بردهاند که بسیار پیش از پیدایش رایانه (به معنای اسباب و اشیاء) بهکار میرفتهاست.
دو گروه کلی نرمافزارها
نرمافزارهای رایانه را میتوان به دو دسته بزرگ تقسیم کرد:
نرمافزار سیستم (به انگلیسی: System software)
نرمافزار کاربردی (به انگلیسی: Application software)
میتوان گفت نرمافزارهای کاربردی، برنامههای مورد استفاده کاربرند و نرمافزارهای سیستمی، مدیریت رایانه را برعهده دارند. مهمترین نرمافزار سیستم، سیستمعامل است.
سیستم عامل
وقتی برنامهای را روی رایانه خود نصب میکنید، اجزای سختافزاری آن به فرمان آن برنامه در میآیند. برای نمونه هنگامی که با یک برنامه اجرای موسیقی کار میکنید، کارت صدای رایانه تان با برنامه پخش موسیقی همکاری میکند و یک آهنگ یا پرونده (فایل) صوتی را از طریق بلندگوی رایانه تان پخش میکند.
این ارتباط میان نرمافزار و سختافزار توسط سیستم عامل انجام میشود. این تنها قسمتی از کار سیستم عامل است.
سه گروه کلی نرمافزارهای معماری
از دیدگاه ساختواره (architecture)، نرمافزارها به دستههای زیر تقسیم میشوند:
کاربر-بنیان یا client Base
کارگزار-بنیان یا Server Base
کاربر کارگزار بنیان یا Client-Server Base
امروزه واژه نرمافزار را در معناهایی به جز معنی برنامه رایانهای نیز بهکار میبرند. مثلاً در دانش مدیریت برای اشاره به روشها و دانش فنی (در برابر وسایل و تجهیزات و نیروی انسانی). نرمافزارها انواع گوناگونی دارند که مهم ترین دسته بندی آنها دستهٔ تجاری و آزاد است. به ویژه با رویکردهای طرحهای گنو و لینوکس معنای ژرف تری به نرمافزارهای آزاد داده شده تا آنجا که برخی نرمافزارها را نماد فرهنگ می دانند. نرمافزارها را برنامه نویسان تدوین کرده و انتشار میدهند. این برنامه نویسان ممکن است در یک شرکت مشغول کار باشند یا در خانه برنامه نویسی کنند مانند برنامه نویسان برخی نرمافزارهای لینوکس. امروزه بیشتر کاربران تنها با ظاهر گرافیکی این برنامهها کار میکنند و اقدامات بسیاری از آنها از دید کاربر پنهان میماند به عبارتی هر نرمافزار مجموعهای از رمزها است که از الگوریتمی خاص پشتیبانی میکنند این رمزها خود با رمزهای گرافیکی آمیخته شده و بسیاری از اقدامات برنامه به دور از چشم کاربر عادی رخ میدهد. برنامهها با رمزهایی نوشته میشوند که بعداً یک رمزخوان آن را در رایانه کاربر اجرا میکند.
رقابت نرمافزاری
در حال حاضر نرمافزارهای کامپیوتری فراوان را میتوان در بازار یافت که به طور جدی به رقابت خود برای بقا ادامه میدهند. از مسائل قابل ذکر در این مورد میتوان به خرید سهام شرکتهای نرمافزاری کوچک و بزرگ توسط شرکتهای دیگر اشاره نمود. همچنان که شرکت بزرگ گوگل به خرید سهام شرکتهای بزرگ همچنان ادامه میدهد، در مدت کمی توانسته بسیاری از شرکتها را تحت سلطه خود درآورد.
ساعت : 9:11 am | نویسنده : admin
|
مطلب بعدی